اسباب کشی به خونه جدیدمون
سلام دختر گلی مامان. خوبی عشقم عزیز دلم امروز سوم مرداد سال نود و چهار که این پست رو برات میذارم و سیزده روز از اسباب کشی ما به خونه جدیدمون میگذره. دوشنبه بیست و دوم تیرماه از خونه قبلی اسباب کشی کردیم و این اولین تجربه اسباب کشیمون در طول زندگی منو بابا بود و چون واقعا تنها بودیم خیلی برامون سخت بود . مخصوصا بابا که تنهایی مسولیت همه چیز رو مثل ماشین و کارگزها و رانندگی این مسافت طولانی رو برعهده داشت که همینجا ازش کمال تشکر رو دارم و ازش ممنونم بخاطر مهربونیش و از اینکه خواسته منو قبول کرد و با خرید این خونه و با وجود دور بودن از خانواده اش موافقت کرد . روز اسباب کشی مامان زری هم باهامون اومد و روز اول پیشمون بود و کمی کمک...