27 ماهگی و ولنتاین 93
نازنینم سلام
اول از همه مبارک عشق کوچولوی مامان
امروز 29 بهمن روز سپنتا هست و روز عشق ما ایرانیهاست عزیزم.روزی که کوروش بعنوان روز عشق برگزیده. این روز رو به شما که عشق و تمام زندگیم هستی تبریک میگم دختر نازم.
اما برسیم به ولنتاین که 25 بهمن بود.عزیزم امسال ششمین ولنتاینی بود که منو بابا باهم بودیم و سومین ولنتاینی که شما ثمره عشقمون در کنارمون حضور داشتی.
امسال چون شما خیلی به تولد علاقه نشون میدی تصمیم گرفتم که جشن کوچولوی سه نفره بگیریم. صبح روز شنبه منو شما رفتیم بیرون و برای بابا هدیه خریدیم و وسایل های شیرینی و شام و بادکنک و شکلات و ........... و دوست داشتم امسال شام خونگی بخوریم و با سالهای قبل تفاوت داشته باشه.
برای شما هم چند تا سی دی گرفتم و یکی از سی دی ها کیتی پیشی ملوسه که خیلی دوستش داری و در کل روز جندین بار ازم درخواست میکنی که برات بذارم.
اونروز عصر وقتی شما لالا کردی منم برای بار اول کوکی درست کردم . و تدارکات شام رو انجام دادم و وقتی شما بیدار شدی بادکنک باد کردیم و اماده شدیم تا شب که بابا بیاد.
روژینا گلیه مامان اونشب با پوشین یه لباس قرمز همش میگفتی من عیوسم /عروسم/ و مارو هم وقتی میخواستی صدا کنی میگفتی مامان عیوس/عروس/ یا بابای عیوس
اینم کیکیه که بابا زحمتشو کشیده بود و شما توت فرنگیشو خیلی دوست داشتی و بهش میگفتی ابالو. در کل هر میوه ای که قرمز باشه رو میگی ابالو ومنظورت البالوئه عزیزم
دخملیه خوشحال
اینجا هم داری با دوق به بابا میگی بیااااااااا
اینم میز شام اونشب
اینم کوکی هایی که برای اولین بار درست کردم
وای وای وای دستاشوووووووووووو