بای بای پوشک .
سلام
بالاخره پروژه از پوشک گرفتن دخملی ماهم با موفقیت روبه رو شد. هوراااااااااا.
استارت از پوشک گرفتن از 20 بهمن 1393 در حالی که روژینا گلی ما دوسال و دو ماه و 29 روزه بود زده شد .
تصمیم برای پوشک نکردن دخملک از شب قبل شروع شد و وقتی دیدم که روژینا برای پی پی کردن باهام همکاری کرد منم تصمیم گرفتم از فرداش دیگه پوشکش نکنم. صیح بعد از صبحانه پوشکش رو باز کردم و بهش گفتم که دیگه باید بری دستشویی و تو دستشویی کارت رو انجام بدی. طفلی دخملک هنوز نمیدونست که چطور باید خودش رو نگه داره و با مفهوم جیش کردن اصلا اشنا نبود و به همین دلیل تا ظهر چند باری کار خرابی کرد. و عصری هم بعد از بیدار شدن و تشویق های بابا نادر بالاخره تو دستشویی کارش رو انجام داد و بعد از جیش کردن با بابا رفتند تا بابا نادر مهربون به قولش عمل کنه و برای دخملی دفتر نقاشی بخره. بعد از برگشت به خونه دخملیه ناراحت همش گریه کرد و بهونه گرفت که باید برای من مداد رنگی هم بخره و در حال گریه کردن بازهم کار خرابی کرد و تو اون یک روز ده باری حدودا مجبور به تعویض لباسهاش شدم. در همین حین مامان زری که تو پله ها بود صدای گریه های مداوم روژینارو شنید و دلیل گریه اش رو پرسید و ماهم گفتیم دخترک ما با وجود داشتن یک بسته مداد رنگی نو باز هم درخواست خرید مداد رنگی داره و برای همین لج کرده و داره گریه میکنه و پروژه پوشک گرفتن رو هم برای مامان زری توضیح دادیم و مامان زری هم با تشویق هایش روژینا گلی رو علاقمند به دستشویی کردن کرد و بهش قول داد که براش مداد بخره. بعد از رفتن مامان زری روژینا گلی با من همکاری کرد و جیشش رو تو دستشویی کرد و حدودا نیم ساعت بعد مامان زری با یک بسته پاستل برگشت و روژینا خیلی خوشحال شد و با پسر عمه ماهان رفتند بالا تا نقاشی بکشند و البته در همون یکساعتی که اونجا بود یکبار جیش کرد و منم شرمنده شدم.روز اول با تمام سختیها و همکاری نکردن دخملی و تعداد دفعات جیش کردن زیاد تموم شد و هفته اول به همین روال بود و حسابی سخت بود . البته برای شب پوشکش کردم. تاعید شبها و روزهایی که بیرون میرفتیم برای اطمینان بیشتر پوشکش میکردم .و مسافرت هم پوشک میپوشید دخترم .بعد از برگشت از سفر و با گرم شدن هوا همکاری دختری بیشتر شد برای جیش کردن. و تا اینکه یک هفته بعد از تعطیلات عید دیگه شبها هم پوشکش نکردم و تا امروز خدارو شکر خیلی خیلی باهام همکاری میکنه و هر وقت جیش داره میاد میگه مامان دیش دایم شبایمو دربیار.
روژیــــــــــــــــــــــــناز و پوشکهای اضافی از اخرین بسته پوشکش
اینا هم یک کلکسیون از پوشکهایی که دخملی از نوزادی تا دوسالگی استفاده کرده و از هرنوع پوشکش یکیش رو به عنوان یادگاری براش نگه داشتم.
اینا برای نوزادی تا دو ماهگیت بود عزیزم. مای بیبی و مولفیکس
تا یکسالگی از این نوع پوشکها برات استفاده کردم. مولفیکس و کانفی و اوی بیبی که واقعا عالی بود و عطرش همیشه تو خاطراتم ماندگار میمونه از اون روزهای قشنگ و پمبرز که اونم عالی بود.
از این پوشکها تا دوسالگی برات استفاده کردم.
دخملی و پوشکهاش از سایز 1 تا 4
اینم پای بای دخترک ما با پوشک
و عکسهای روز اول که دخملی با پوشک بای بای کرد و دفتر نقاشی و پاستل
یادی از گذشته و روزهایی که دخملی پوشک میپوشید
اخرین روزهایی که دختر نازم برای تعویض پوشک روی تشک تعویضش میخوابید
پوشک بازیهای دخملی
خدایـــــــــــــــــــــــــــــا شکرت بابت تمام همه چی.
این مرحله هم مثل بقیه مراحل رشد دخملکم سپری شد و خاطره شد.