11 ماهگی عسل خانم
عزیز دلــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم ماهگیت مبارک عزیز ترینم 11 ماهه قشنگ از باتو بودن گذشت.قشنگترین لحظات عمر من تو این 11 ماه بود دخترکم . وجود نازنینه تو باعث شد که من به عشق برسم. و تو این 11 ماه فهمیدم که چقدر عشقه یه مادر به فرزندش میتونه بزرگ باشه بزرگتر از همه عشقهای دنیا . وفقط یکماه مونده تا یکسال از اون روز قشنگ که خدای مهربون تو رو به من هدیه کرد. عزیزم میدونی چیه.همین ال...
بدون عنوان
عزیز دلم امروز روز کودک بود.روزت مبـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــارک کودک نانازیه من دختر نازنینم امیدوارم که دوران کودکی خوبی داشته باشی وهمیشه سلامت وموفق باشی بهترینم . روژینا جونـــــــــــــــــــــــــــم امروز بردمت پارک وهمزمان با اولین روز کودک بودنت اولین پارک رفتن رسمی رو تجربه کردی . قبل از این چند بار ی رفته بودیم اما شما تو پارک بازی نکرده بودی.امروز تو فضای بازی پارک که رفتیم بچه هارو با تعجب نگاه میکردی. قربونت برم من گذاشتمت رو سرسره و سر خوردی و اومدی پایین البته دستتو نگه داشته بودم ومراقبت بودم .چند باری سرسره بازی کردی و بنظرم خوشت اومده بود.راســــــــــــــــــــــــتی از همه...
این روزهای روژینایی
گل خوشگلم سلام عزیز دلم دختر گلم عشقه مامان ناناز مامان عاشقتم این روزها از دوست داشتن زیاد وعشقی که بهت دارم نسبت بهت خیلی حساس شدم . خودمم دوست ندارم اینجور باشم اما نمیدونم چرا نسبت به کسانی که تو دوستشون داری حسودیم میشه وفقط دلم میخواد ماله خودم باشی. این روزها فکر میکنم که محبتت نسبت به من کم شده و شاید مثله قبل دیگه بهم وابسته نیستی . فکر میکنم داری ازم دور میشی حس میکنم دلیل همه این احساسا...
عکسهای اتلیه 2
عکسهای اتلیه 10 ماه و 7 روزگی عشقه مامان &nb...
پاییز قشنگ
عزیز دلم امشب اولین شبه پاییز 92 هستش . امروز اول مهر بود و شروع سال تحصیلی جدید یادش بخیر اون زمان که بچه بودم همیشه برای اول مهر ذوق داشتم.شبه قبلش وسایلای مدرسه رو اماده میکردم و با ذوق وشوق فراوان بهشون نگاه میکردم. شبه قبلش مانتوی مدرسه امو میپوشیدم و با کفشهای نو حدودا یک ربعی تو خونه میگشتم و راه میرفتم و تجسم میکردم که اول مهر که میرم مدرسه چه خواهد گذشت.و همیشه زود میخوابیدم که بتونم صبح زود بیدار بشم و برم مدرسه . دخترم با این همه ذوق و شوق که برای مدرسه داشتم اما ته ته دلم همیشه نسبت به پاییز یه دلگیری و غمی بود دلیلش رو هم اصلا نمیدونم .همیشه شنیدن اسم پاییز برام استرس اور بود تا پارسال . امـــــــــــــا از پارسال ...
عروسی واولین لاک زدن دخملیه ناز
شیرین تر از عسل سلام نانازم 5 شنبه عروسیه دایی سعید/دایی بابا/ بود . شب قبلش بردمت حمام و بعدش ناخنای کوچولوی دستتو برای اولین بار لاک زدم.شماهم خیلی خوب دستتو نگه داشتی تا کار من تموم بشه. عزیز دلم لاک زدنه ناخنات خیلی برام لذت بخش بود روز 5 شنبه هم نزدیکای ظهر رفتیم اتلیه و چند تا عکس انداختیم . شما هم همش دستت تو دهنت بود.تا چند روز دیگه عکسها اماده میشن امیدوارم که قشنگ شده باشن تو عروسی خیلی دختر خوبی بودی عروسکم و همه خیلی ازت خوششون امده بود.دست دسی میکردی وگاهی اوقات هم خودتو تکون میدادی ونانای میکردی . عزیزم تازگیا خیلی خیلی شیطون تر شدی و اصلا من وقت نمیکنم به کارام برسم .همش دوست داری که باهم بازی کنی...
10 ماهگی دخملی و تولد 23 سالگی مامانش
ماهگیت مبــــــــــــــــــــــــــــــــــــارک &...
روزت مبارک دخترم/ 2/
دخترگلم روزت مبــــــــــــــــــارکــــــــــــــــــــ عزیز دلم امروز تولد حضرت معصومه و روز دختر بود. دخترم خیلی خوشحالم که تو رو دارم. تو برای من عزیز ترینی عسلم منو بابا قبل از بدنیا اومدنت همیشه ارزوی داشتنه یه دختر ناز رو داشتیم و چقدر خوب که نی نی نا...
روزهای شیرین من و دخترکم
دخمله شیرین تر از عسلم خیلی خیلی خوشمزه ای. منکه از بوسیدنت خسته نمیشم عزیزم مخصوصا با اون بویه خوبی که از دوران نوزادیت تا الان همراهته بوسیدنت لذت بخش تره . دخترکم عطر تنه تو بهترین عطریست که تا حالا بوییدم . عطر پاکی.عطر کودکی عطری که با هر بوییدنش بیشتر عاشقت میشم نازنینم . عسلم از شیرین کاریهای امروزت بگم که واقعا دلم میخواست بخورمت . امروز ظهر وقتی از اموزشگاه برگشتم. همینطور که کنارت نشسته بودم مامانی بهت گفت گله سرت کو و شما دستتو بردی رو سرت و بهمون نشونش دادی ومن یه خورده که گذشت مامانی بهت گفت پات کو وشما پاتو بردی بالا و به سمت ما گرفتی و نشونش دادی و من بازم افرین ...