روژینا دنیای مامان و باباروژینا دنیای مامان و بابا، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 30 روز سن داره

دنیای مامان وبابا

دخمله شیطون و بازی هاش

1392/2/9 1:29
1,095 بازدید
اشتراک گذاری

 

دخمله شیطونم سسلللللللللللامhttp://www.pic4ever.com/images/loveshower.gif. قربونت برم من که فقط دوست داری باهات بازی کنیم. دالی بازی رو خیلی دوست داری و همچنین دنبال بازی.عاشق این هستی که بغل من یا بابا باشی و بدوییم و یکی هم از پشتت بدوئه که مثلا میخواد بگیردت http://www.pic4ever.com/images/bliss.gifیعنی اینقدر میخندی که قهقهه میزنی فدات شم http://www.roshanchat.com/smilies/JC_goody.gifوکلی با این 2 تا بازی حال میکنی. جدیدا مدل غر زدنات عوض شده واگه بخوای به کسی اعتراض کنی و در کل از چیزی ناراحت باشی پشت سر هم میگی هییییم.هیییییییییم ایییییییم ایییییم. هنوز مشخص نیست که هیم میگی یا ایم. چون اولش رو سریع میگی اما به ی که میرسه  طولانیچشمک ما هم بعضی موقع ها از بس که غر میزنی و ما نمیفهمیم که چی میخوای میذاریمت تو روروئکت اما هنوزم بلد نیستی که باهاش راه بری و دوست داری که فرمونش رو بخوری ماهم مجبور میشیم که برش داریم از دست شیطونیهای گل گلی شماhttp://www.roshanchat.com/smilies/53.gif

 

2

http://niniweblog.com/images/smilies/cut/cut%20(76).gif

 

جمعه  رفتیم امزاده ابوالحسن. همون امامزاده ای که پارسال عید با مامان بزرگ و خاله هامو داییم رفته بودیم و من فقط چند روز بود که میدونستم که تو نازنینم تو دلمی و همون جا خبر وجود تو رو به همه دادیم و منو بابا رفتیم شیرینی گرفتیم و بخاطر تو فرشته ناز به همه شیرینی دادیم.یادش بخیرافسوس

همونجا وقتی که زیارت کردم نذر کردم که تو صحیح وسلامت بدنیا بیای دخترم و عید امسال ببرمت اونجا. اما عید امسال بخاطر سرما خوردگی شدیدو طولانیت  نشد که بریمقلببخاطر همین جمعه با بابا ومامانی فاطمه رفتیم. اول یه کم تو حیاطش نشستیم و بعد رفتیم داخلش اما شما تا رفتی تو غریبی کردی و وقتی خانمهایی رو که اطرافت بودند و چادر بسر بودند رو دیدی بغض کردی و شروع کردی به گریهگریه که دله ادم برات کباب میشد وما هم سریع اومدیم بیرون.

این عکسها رو تو حیاط امامزاده گرفتیم ناناریه مامانhttp://www.kolobok.us/smiles/he_and_she/girl_in_love.gif

 

2

 

مشغول بازی با بسته پفک. تا چند وقته دیگه منو بابا بخاطر شما باید بریم تو ترکه پفک اخه دوست ندارم که تو بخوری و برات ضرر داشته باشه عشقمقلب

http://niniweblog.com/images/smilies/cut/cut%20(76).gif

4

http://niniweblog.com/images/smilies/cut/cut%20(76).gif

7

http://niniweblog.com/images/smilies/cut/cut%20(76).gif

 

 

6

 

تو عروسک منی.عزیزم دیگه کم کم روزا تو تختت میخوابونمت تا بهش عادت کنیماچ

http://niniweblog.com/images/smilies/cut/cut%20(76).gif

=

 

عزیزم تازه از خوابه عصرش پا شده و موهاش بهم ریخته اس زبان/این عکسه امروز بعد از ظهره عشقم/ماچ

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

درسا کوچولو و مامان
9 اردیبهشت 92 13:08
زیارت قبول فسقلی
آخی کی میشه دخملک منم از خواب پا میشه موهاش بهم بریزه


ممنونم خاله جون
اخی درسای ناز ما همینجوری هم ناز داره و خوشگله.بووووووووووس
مهدیه
9 اردیبهشت 92 15:44
الهی قربون اون صورت خوابالو و خسته اش بشم!
من فرمون روروئک رو جدا نمی کنم! می خوره و خسته شد بازی می کنه باهاش!



خدا نکنه مهدیه جان. منم دوست دارم که فرمونش رو بذارم اما میترسم وقتی سرشو میاره پایین بخوره تو چشمش
فرناز
9 اردیبهشت 92 17:54
ای جان عروسکفدای چشمات بشم من


خدا نکنه فرناز جون لطف داری
مریم مامان ارمیا
15 اردیبهشت 92 17:54
ای جوووووووووونم ،قربونت دست فرمونت برم من.عشق خاله ای به خدا



خدانکنه خاله جان.بوس بوس ماچ ماچ بوس