روژینا دنیای مامان و باباروژینا دنیای مامان و بابا، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 30 روز سن داره

دنیای مامان وبابا

واکسن 6ماهگی

1392/2/28 2:43
3,167 بازدید
اشتراک گذاری

نانازی یکشنبه ساعت6 صبح از خواب بیدارشدیلبخند و تا ساعت 8 بیدار بودی و بعدش لالاقلب تقریبا 2.3 هفته ای میشه که بعضی شبها برای  خواب اذیت میکنی و نیمه شبها با گریه بیدار میشی و یا صبح زود بیدار میشی و دیگه نمیخوابی تا خسته بشی در این جور مواقع من خیلی حرصم میگیره و در حالیکه خوابالو هستم اینجوری میشمکلافهعصبانی شاید بدلیل این باشه که میخوای دندون دربیاری که بیتابی میکنیسوال

بعد از اینکه لالا کردی تا ساعت 10 صبح/ بیدارت کردم و اماده شدیم و وبهت قطره استامینوفن دادم و با بابا رفتیم  برای واکسنتناراحت

خانمه قد و وزنت کرد و مثل همیشه قدت خیلی بلند بود اما نموردار وزنت بر خلاف تصور من اومد پایین  و ناراحتم کردناراحت من همش فکر میکردم که بازهم میره بالایی اما نمودار وزنت نزولی شد و نمودار قدت اوج گرفت به سمت بالالبخند وقتی گذاشتیمت روی ترازو خواستم ازت عکس بگیرم اما شما اینقدر ورجه و وروجه کردی که نزدیک بود بیفتی پایین بابا هم همش عجله میکرد و میگفت زود باشکلافه بعد از عکاسی خانمه امادت کرد برای واکسن و به من گفت که پات رو بگیرم وقتی  واکسنت رو زد  /اونهم به دوتا پاهات خوشگلم/چنان گریه کردی که هق هق میکردی گریهالهی که فدات بشم.قلب اما بعدش که بابا بردت بیرون گریت تموم شد و وقتی برگشتیم خونه خوابیدی. بعد از ظهرش بی حال بودی و اصلا حوصله نداشتی و همش گریه میکردی.بنظر من این مرحله از واکسنت نسبت به واکسنهای قبل برات سخت تر بود عزیزم اما خدارو شکر تموم شد و فرداش خبری از علائم واکسن نبودقلب

 سه شنبه صبح هم رفتیم دکتر برای چکاب و قرار شد که دخملی سوپ و سرلاک و فرنی رو هر روز بخوره.

 سرلاک رو اصلا دوست نداری. اما فرنی رو خیلینیشخند تا حال 2 بار  برات سوپ درست کردم یبار با مرغ و یبار با ماهیچه که هر دونوعش رو دوست داری دخملکم.زبان موز له شده هم خیلی دوست داری که برای وعده بعداز ظهرت در نظر گرفتم و گاهی اوقات همراه با فرنی و سرلاک بهت میدم. قطره اهن هم روزانه باید 15 قطره بهت بدیم که میدونم اصلا خوشمزه نیست عزیزم اما باید بخوریشسبز شیرت رو هم که نان 2 باید بگیریم. جدیدا موقع شیر خوردن دست کوچولوت همش تو صورت منه و با لب و بینی مامان بازی میکنی و بعضی اوقات لبم رو میکنی شیطون. سینه خیز میری اما خیلی کند و هنوز نتونستی که سریع اینکارو بکنی اما خیلی تلاش میکنی عسلم و خودت رو  هر طور شده به جایی که میخوای میرسونیماچ

 از سه شنبه تا امروز صبح  منو شما خونه مامانی فاطمه بودیم و اونجا من به این پی بردم که میتونی دستت رو به جایی بگیری و خودت برای مدتی بایستیچشمک

 دیشب با بابا و مامانی رفتیم برای دست خوشگلت النگو خریدیم و همچنین گوشواره/ مبارکت باشه عروسکم/ که انشالله هفته دیگه گوشت رو سوراخ کنیم و گوشوارت رو گوشت کنیم که واقعا دیگه دخمله دخمل بشی دخملم. اخه بخاطر امتحانای خرداد مامان 2 هفته تعطیله و پیشه شماست.اخ جوووووووووووووووونخنده و بخاطر همین گوشت رو اونموقع سواخ میکنیم که خودم باشم و خیلی بهت برسم و هواتو داشته باشم عسلی.

از دندونت هنوز خبری نیست گلم و من هر روز در حال چک کردن لثه خوشگلت هستم. نمیدونم چرا خیلی دوست دارم که دندونت دربیاد عزیزمسوالبین حرفات بووووووووووووو میگی بب’ و مم’ رو هم همینطور  و گاهی هم د’د’.البته همینجوری میگی و ماهم میدونیم که منظورت دد واقعی نیست و فقط امادگی برای صحبت کردنه عزیزم. اگه من بخندم شما هم میخندی حالا جه الکی باشه چه راست فقط کافیه که من بخندم تا شما گل دختر هم بخندی نانازی.نیشخندخنده

 

http://niniweblog.com/images/smilies/cut/cut%20(62).gif

 

-

 

=

 

قبل از رفتن برای واکسن

 

http://niniweblog.com/images/smilies/cut/cut%20(109).gif

 

3

21

 

پایگاه بهداشت. عکسها بخاطر شیطونیهات بد شده

اخه شما فضولی شیطونک که اون بالا رو نگاه میکنیسوال

 

 

http://niniweblog.com/images/smilies/cut/cut%20(109).gif

 

2

 

6

 

بعد از ظهر و بی حالی و بی حوصلگی دخملی

 

http://niniweblog.com/images/smilies/cut/cut%20(109).gif

3

 

عززززززززززززززززززززززززززیزم فداتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت بشم.تو جوووووووووووووووووون منی

 

http://niniweblog.com/images/smilies/cut/cut%20(109).gif

5

 

4

 

خونه مامانی و اولین ایستادن روژینا جان بدون کمکه کسیچشمک

http://niniweblog.com/images/smilies/cut/cut%20(109).gif

6

 

این عکست رو خیلی دوست دارم اخه برام ناز کردی نانازیقلب

 

http://niniweblog.com/images/smilies/cut/cut%20(109).gif

2

 

فدای دست خوشگلت بشم من. مبارکت باشه مامانی

 

0

 

عزیزم این اولین گوشوارتهقلب

 

http://niniweblog.com/images/smilies/cut/cut%20(109).gif

-

 

5

 

روژینا گلی در حال اعتراض و جیغ زدنخنده

 

7

 

عکسهای بالا برای امشبه که بردمت تو اتاقت و باهات کلی بازی کردم که سرت گرم بشه و یکم از سرلاکت رو بخوری اما نشد و نخوردی و بعد از کلی بازی گریه کردی و پیروز شدی که نخورینیشخندخنده

http://niniweblog.com/images/smilies/cut/cut%20(109).gif

 

 

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (11)

sahar mamane elena
28 اردیبهشت 92 3:06
سلام مامانش روژینا جونی خیلی نازه
پیش ما هم بیاین


ممنون گلم.چشم عزیزم حتما
محسن
28 اردیبهشت 92 8:11
با سلام با عضویت در سیستم پارس پا از تک تک بازدید کننده های وبلاگ خود درآمد کسب کنید. هم اکنون با ورود به آدرس سایت ما عضویت خود را قطعی کنید. با آرزوی موفقیت برای شما
درسا کوچولو و مامان
28 اردیبهشت 92 13:39
الهی ناناز کوچولو هربار ماجرای واکسن زدنت را میخونم یادم میوفته باید چند روز دیگه منم تجربه اش کنم
النگو و گوشوارت مبارک باشه خانومی منم میخوام برای دخملک گوشواره بگیرم اما بابایی مخالفه سوراخ کردن گوششه آخه درسا خیلی گوشش را می کشه
عزیزم اولین چیزی که برای ساخت قالب مهمه بلد بودن فتوشاپه شما بلدی؟


اخی درسا نانازم.فدات بشه خاله که چند روزه دیگه شما هم باید مثل دخمله من واکسنه بزنی.بوس بوس.ممنون مامانی.راستی راجع به فتوشاپ تا یه حدی بلدم
مامان جون سیلوانا
28 اردیبهشت 92 22:58
6 ماهگیت مبارک عزیزم
مبارک باشه النگو و گوشوارت عزیزم


ممنون مامانی.سیلوانا گلی رو ببوس
مهدیه
30 اردیبهشت 92 8:52
بوووووووووووووووووووس


بووووووووووووس بوس برای خاله جونم
mamane Ali
30 اردیبهشت 92 12:04
سلام عزیزم.. شش ماهگی نینی کوچولو مبارک .. ماشالله پیشرفتاش عالیه.. هم سینه خیز رفتن رو زود شروع کرده هم ایستادن رو ... النگو و گوشواره اش خیلی خوشچیلهههه.. مبارکش باشه .. نیلوفرجون باور کن من همیشه به یادتونم و بهتون سر میزنم ولی چون با گوشیم میام یه کم سخته نظر بزارم
روژینا جونمو ببوس


ممنون امنه جان. اره میدونم سخته منم گاهی اوقات با گوشی میرم تو وبلاگا و نمیشه که نظر گذاشت. ممنون از لطفت که بهمون سر زدی. بوس برای علی جون ومامانه گلش
مامان ایسا
30 اردیبهشت 92 12:12
6 ماهگیت مبالکه عزیزه دلم
چه عروسکای خوشگلی داری
گوشوارتم خیلی نازه

افلییییییییییین که بدون کمک کسی واستادی


ممنون عزیزم. شما لطف داری.بوس بوس
اره خاله جونی دیگه وایمیستم.
مائده(ني ني بوس)
30 اردیبهشت 92 18:41
ماشالا روژينا جون براي خودت خانمي شديا وايميسي.ماماني فقط خوابيده به ني ني به به ميدي يه وقت خدانكرده نپره توي گلوش


مرسی مائده جان و خاله مهربون. نه عزیزم یه وقتا هم تو روروئک یا تو صندلی غذاش میشونمش و بهش میدم اما سرش رو برمیگردونه و یا با دست میزنه رو دسته من و تمام به به هاش میریزه. اینجوری خودم راحت ترم و کم کم بهش میدم تا نپره تو گلوش. از این به بعد سعی میکنم که نشسته بهش به به بدم تا عادت کنه مر30 از راهنماییت دوست خوبم.
مائده(ني ني بوس)
30 اردیبهشت 92 18:42
راستي گوشواره و النگوي خوشگلتم مبارك


ممنون خاله جونم
زهرا(ترنم عشق)
31 اردیبهشت 92 0:26
6 ماهگیت مبارک باشه عسلم
ماشاالله - هزار ماشاالله
روز به روز ناناز تر میشی خانوم خانوما


لطف داری زهرا جان/ممنون
مامان کیان کوچولو
3 خرداد 92 19:18
مبارکه گوشوارت خوشگل من



ممنون خاله مهربون