روژینا دنیای مامان و باباروژینا دنیای مامان و بابا، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 26 روز سن داره

دنیای مامان وبابا

واکسن 4ماهگی

1391/12/29 1:25
542 بازدید
اشتراک گذاری

روژینای نازم بالاخره خونه تکونی وکارهای مامان تموم شدhttp://www.pic4ever.com/images/4u2ap3b.gif و بعداز یک هفته مامان اومده تا برات بنویسه. اعتراف میکنم خونه تکونی امسال با وجود نی نی کوچولوی نازنین که خواباش بیشتر از بیست دقیقه نیست متفاوت و همچنین سخت تر و خسته کننده تر بود.اما عید امسالمون مطمئنا  با وجود همین دختر کوچولوی ناز از سالهای قبل شیرین تر و جذاب ترهhttp://niniweblog.com/images/smilies/other/other%20%28212%29.gif

3شنبه صبح منو بابا وشما رفتیم که واکسنت رو بزنند خیلی استرس داشتم  و قبل از رفتن بهت قطره استامینوفن دادم. وقتی وارد مرکز بهداشت شدیم خیلی خلوت بود و هیچ کس نبود و تنها ما بودیم که شمارو برده بودیم برای واکسن قلبخانمه پرستار اول قد و وزنت رو اندازه گرفت و بعد به من گفت که پای چپت رو نگه دارم و واکسنت رو زد و همینطور که گریه میکردی 2 قطره هم چکوند تو دهنت.ناراحتخداروشکر در اون لحظه حواست به من نبود و منو ندیدی  که پات رو نگه داشتم /چون تو وبلاگ بعضی از نی نی ها خوندم که وقتی مامانشون پای نی نی رو نگه داشته نی نی با مامانش قهر کرده و دیگه شیر مامانش رو نخورده و از مامانش ترسیده/ومن همش استرس داشتم که نکنه منو ببینی و بعدش باهام قهر کنی وازم بترسی دل شکسته بعد از واکسن اومدیم خونه و خیلی میترسیدم که دستم به پات بخوره و دردت بیادناراحت .هر 4 ساعت یکبار بهت استامینوفن دادم و روز اول کمپرس سرد و روز دوم کمپرس گرم کردم و توهم تب نکردی  و  خدارو شکر زیاد اذیت نشدی و این مرحله از واکسنت هم بخوبی طی شد. وباید منتظر واکسنه 6 ماهگیت باشیم عروسکمقلب

 

1

 

وقتی اومدیم خونه سریع گذاشتمت  که بخوابی وگریه نکنی و میترسیدم که بغلت کنم و دستم به پات بخوره.


2

 

 مامان برای پات بمیره که جای سوزن روش مونده گل مامانماچقلب

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

مهدیه
29 اسفند 91 17:25
نازی بمیرم جای واکسنشو چرا گذاشتی آدم دلش میشکنه!
خدا رو شکر که اذیت نشد!
فاطمه سادات هم همین طور گنجشکی می خوابه. ولی به جاش خواب شبش خوبه!


اره مهدیه جون خوابش خیلی کمه اما جدیدا شبها بهتر میخوابه قبلا خیلی اذیتمون میکرد
آرتميس
29 اسفند 91 18:52
ببخشيد اين پستتو بعد از پست "آخرين يادگاري در سال 91 براي دخترم " ديدم و دير كامنت گذاشتم راستي روژيناجان خيلي اذيت كرد ؟؟؟


خواهش میکنم عزیزم.نه گلم چون قبلش بهش استامینوفن دادم زیاد اذیت نکرد