واکسن2 ماهگی
الهی مامان بمیره که وقتی واکسن زدی کلی گریه کردی.5شنبه صبح با بابا ومامانی فاطمه رفتیم واسه واکسنه گل دختر.عزیزم خانمه قدو وزنت کرد و گفت معمولیه وبعدش از من سوالاتی در موردت کرد که شما میخندی و به صداهای اطرافت عکس العمل نشون میدی ویه سری کارهایی که مخصوص نوزادان 2 ماهه است . وبعدش برات واکسن زد به من گفت که پات رو نگه دارم که واکسنت رو بزنه اما من دلم نیومد ومامانی پات رو نگه داشت و تا واکسن رو زد گریه کردی ومن خیلی ناراحت شدم وتا اومدی اروم بشی واکسنه دوم رو به اون یکی پات زدالهی مامان فدای پاهای نازت بشه. خانمه گفت که هر 4ساعت یکبار بهت قطره استامینوفن بدیم تا تب نکنی و دردت هم بهت بهتر بشه.و روز اول هم برات کمپرس سرد و روز دوم کمپرس گرم بذاریم.
بعد از واکسن رفتیم خونه مامانی فاطمه چون من میترسیدم که شما تب کنی ومن نتونم که بدرستی ازت مراقبت کنم. خدارو شکر تب نکردی و فقط بخاطر جای واکسنت که درد داشت گاهی اوقات گریه میکردی وبخاطر استامینوفن خیلی بی حال شده بودی و دوست داشتی بخوابی.و فردا صبحش هم خیلی حالت بهتر شدی و کلی واسمون خندیدی. ومنو شما رفتیم خونه مامان بزرگه بابا چون نذری داشتند و اونجا هم واسه همه دلبری کردی.مخصوصا واسه من و بیشتر برای من میخندیدی و همه میگفتند چقدر زود مامانش رو شناخته.قربون دخمله باهوشم بشم.
جای واکسنت بعد از 2 ساعت. الهی فدات بشم که درد کشیدی خوشگلم
روژینا جونم 6 ساعت بعد از واکسن زدن