روژینا دنیای مامان و باباروژینا دنیای مامان و بابا، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 27 روز سن داره

دنیای مامان وبابا

26 ماهگی

1393/10/23 13:39
944 بازدید
اشتراک گذاری

سلام سلام دختر یکی یدونه ی مامان.

                                       77.gif 73.gif ماهگیت مبارک نازگلم

 

این پست رو با مکالمه هر روز صبح بین من و تو شروع میکنمtotalgifs.com bebes gif gif bebes10.gif. هر روز صبح وقتی چشمهای قشنگتو باز میکنی میای صورت نرمتو بهم میچسبونی و میگی سبا /سلام/ منم بهت میگم سلام دخترم صبح بخیر شما هم بهم میگی صب بشر و بوست میکنم و میگم خوبی بعد شماهم میگی ایه و بعد تو ازم میپرسی هوبی و بوسم میکنی و میگی دوجولو و خودتو برام لوس میکنی totalgifs.com bebes gif gif bebes07.gif. و گاهی وقتا که من خوابالو هستم بهم میگی بیدا شو دیده پاشو صپونه بوشوریم/بیدار شو دیگه پاشو صبحونه بخوریم/ .

بعد از اینکه از خواب بیدار میشیم گاهی اوقات که دلت شیر بخواد بهم میگی مامان اول ایژه/به شیشه شیرت میگی/ اول صپونه. منظورت اینه که اول شیر بعدا صبحونه.

همینطور که تازه از خواب بیدار شدیم و شما تو بغلم هستی ازت میپرسم حالا صبحانه چی بخوریم. میگی نون دنیر/ پنیر/ گاهی وقتا  بهت میگم دیروز نون و پنیر خوردیم امروز تخم مرغ بخوریم و شما هم با حالت اعتراض امیز میگی تو تو توخ /تخم مرغ/ نمیشام/نمیخوام/ با تو تو توخ عرم / با تخم مرغ قهرم/ نون دنیر هوبه/ خوبه/.

 

واااااااای که نمیدونی چه حس قشنگ و دلنشینی در کنار تو از خواب بیدار شدن. بوسیدنت بغل کردنت و شیرین زبونیات.

خوب از 25 ماهگیت بگم که  شب تولده مامانی فاطمه بود اما من بعد از ظهرش کلاس داشتم و مامانی اومده بود خونمون و پیشه شما موند و نتو نستیم که براش جشن تولد بگیریم و شرمنده اش شدیم خجالتو اما هدیه مون که نقدی بود رو دادم به شما و دادی به مامانی و بوسش کردی و گفتی مامانی تبلدت مبادت و بعدش که ما دست زدیم و شعر تولدت مبارک رو براش خوندیم شما هم نانای خوشگل کردی براش عشقم.

از اموزشگاه بگم که بخاطر شما از ترم بعد چند ترمی مرخصی گرفتم و میخوام در کنارت باشم مامانیمحبت . اخه اینروزا حس میکنم بیشتر بهم وابسته شدی و بیشتر احتیاج داری که در کنارت باشم و مامانی میگه که در نبود من گاهی وقتا بی تابی یکنی و با این اوضاع دیگه دلم نیومد کارمو ادامه بدم  و حس کردم بهتره یه چند وقتی خودم پیشت باشمconnie_mama.gif. البته این اواخر هم ساعت کاریمو خیلی کم کرده بودم و فقط یک روز درمیون بعد از ظهرا میرفتم. اما همین یک روز در میون هم برای خودم سخت بود  وقتی میدیدم که در کنار خودم خوشحالتری اما من مجبور بودم که برای چند ساعت برم . خیلی ناراحت میشدم و فعلا نصمیمم این شد که در خدمت خانوم خانما باشم.

هر چقدر از شیرین زبونیات بگم بازم کم گفتم مامانی. ازت میپرسم اسمت چیه میگی هوشینا هانوم و گاهی وقتا عروسکتو میاری و از زبون عروسکت باهام حرف میزنی و صدام میکنی و میگی مامانه هوشینا بیا باهم باسی تونیم. /بازی کنیم/ ازت میپرسم اسمه مامانی چیه میگی فاممه /فاطمه / و عاشق کارتون باب اسفنجی هستی اكسسوارات سبونج ابتسامات سبونج واصدقائه متحركه SpongeBob 2013و همیشه که پخش میشه شعرشو تکرار میکنی و کلمه باب اسفنجیشو بلندتر. مثلا عاشق اب این تپلی شما بلند میگی باب فنفدی .................totalgifs.com bob-esponja gif gif 43.gif و همیشه فکر میکنی پاتریک مامکان باب اسفنجی و وقتی پاتریک نباشه همش ازم میپرسی مامانش توش / کوش/ و پاتریک رو که میبینی ذوق میکنی و میگی مامانش اوومد و میگی هیلی باب فنفندیو دوس دارماكسسوارات سبونج ابتسامات سبونج واصدقائه متحركه SpongeBob 2013

وقتی صدا هواپیما رو میشنوی میگی دیدی صیدا هباپیما اومد.

گاهی وقتها منو از بابت کاری که برات انجام دادم تشویق میکنی و میگی افرین دوشر هوب/دختر خوب/

 

الان شما لالا کردی و بهتره که من زودتر عکساتو بذارم چون اگه بیدار بشی اصلا نمیتونم و دلیل دیر اپ کردن هام هم همینه.

بازم میام و از شیرین زبونیات مینویسم عشق کوچولوی 26 ماهه ی مامان.

دوستــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــت دارم

 

 

 

 

همیشه وقتی از حمام بیرون میای میری و این جا می ایستی و حتما باید ازت عکس بگیرم

 

 

 

 

 

 

 

فدات بشم که اینقدر ناز خوابیدی عزیزممحبت

 

 

 

گلم هر  موقع میخوام لباساتو یا پوشکتو عوض کنم اجازه نمیدی و نمیای که عوض کنمکچل

 

 

خانم دکتر روژینامحبتبوسبغل

 

 

 

 

 

عزیزم این همون وسایل دکتری هست که مامانه درسا جون زجمت کشیده و برای تولدت بهت هدیه داد.محبت

 

 

 

 

مهربونم داره عروسکشو میبوسه و میخواد بخوابوندشبوس

 

 

دخملی کنار نی نیش لالا کرده.محبت

 

 

 

 

 

 

پسندها (4)

نظرات (2)

مامان دنیز
8 بهمن 93 10:50
ممنون از نظرتون شما خیلی خوب خاطره های روژینا رو می نویسین من که حوصله نمیکنم یعنی دنیز فرصت نمیده
مامان روژینا
16 بهمن 93 10:41
ای جاااانم چه ناز میشی وقتی می خوای نی نیتو بخوابونی عشقماز الان حس مامان شدن دارن این فینگیلی هاهزار ماشالا دخملی دیگه داره بزرگ میشهخدا حفظش کنه عزیزمچه کار خوبی کردی که داری براش بیشتر وقت میذاری نیلوفر جونحیف که من نمی تونم. دوستتون دارممواظب خودتون باشین