روژینا دنیای مامان و باباروژینا دنیای مامان و بابا، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 2 روز سن داره

دنیای مامان وبابا

شیطونیهای دخملی

1392/5/1 3:11
494 بازدید
اشتراک گذاری

دختر گلم تازه میفهم که هر چقدر شما بزرگتر میشی. منم دیگه نمیتونم به کارام برسم و به قوله معروف وقته سر خاروندن ندارمچشمک. و بیشتر کارارو وقتی خوابی انجام میدمچشم. مخصوصا که کلاس هم باید برم و این مسئله هم کلی وقتمو میگیرهناراحت. واسه همین یه هفته ای از اخرین پستی که برات گذاشتم میگذرهناراحت. واااااااااااااااااااااااااای روژینا چند روزیه خیلی اذیت میکنی درست و حسابی شیر نمیخوری غذا نمیخوری و حتی نمیخوابیناراحت. شبها تا حدودا 2 ونیم بیداری و تا میخوام بخوابونمت گریه میکنی. منم خیلی خیلی خسته میشم و حتی بعضی اوقات گریم میگیرهگریه. و بعد از اینکه تو میخوابی از شدت خستگی فقط دلم میخواد بخوابم خواب. شاید دوستانی که وبلاگمونو بخونن بگن چقدر من کم تحملم اما بخدا اینطور نیست کاش شما بودید و دخملی رو میدید که چطور سر هرچیزی بامن مخالفت میکنه وحتی شیر نمیخوره در حالی که گرسنه اسناراحت. اخه چرا دخترم ناراحتچــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــراسوال. اونروز هم  که مامانه درسا جون اومد خونمون اینکارا رو کردی و مامانه درسا گلی هم دید که چقدر اذیت میکنی برای شیر خوردنناراحت. چند روزیه که خیلی بد اخلاق شدی و همش گریه میکنیناراحت. همش دوست داری که پیشت بشینم تا بلند میشم گریه میکنی و خلاصه خیلی بهونه میگیری با خودم میگم شاید بخاطر دندونه بالات باشه چون همش اب دهنت میریزه ناراحت. 3 روزی میشه که مامان زری و عمه جون وماهان جون رفتند مسافرت /کیش/ این چند روز که بالا نیستند بدتر شدی اخه همیشه ماهان میاد پایین یا میبرمت  بالا و باهات بازی میکنه . این چند روز که  نیستند خیلی بد غذا میخوری ناراحتچون قبلا میبردمت بالا و عمه ندا و ماهان کلی سرتو گرم میکردند و من سوپتو بهت میدادم.حالا فردا برمیگردند خدا کنه که تو هم دست از بهونه گیری برداری نانازیخنثی. یک ساعت پیش خیلی بهونه گرفتی و با بابا بردیمت با ماشین دور زدیم تو ماشین خوابت برد بهت شیر دادم و برگشتیم خونه وهنوزم خوابیلبخند. واااااااای الانم بیدارشدی و ادامه نوشتن غیر ممکنه./ساعت21:10  2شنبه/

خوب بالاخره خوابیدی و من اومدم تا ادامه این پستو بنویسم عزیزم. 3 شب پیش با بابا ومامانی رفتیم پارک. اونجا هم طبق معمول بهونه گرفتی .  این اولین پارکه شبانه ای بود که رفتی گلمقلب. پارکه تابی داشت که برای نی نی ها بود و یه دخمل کوچولو 6 ماهه توش نشسته بود و بازی میکرد و اصلا گریه نمیکرد اما من وقتی شما رو گذاشتم توش گریه کردی ترسوی مامانناراحت.

 از همه بد اخلاقی ها واذیت هات که بگذریم دلبری هایی هم داری که وقتی انجام میدیشون دلمون میخواد بخوریمت خوشمزهخوشمزه علاوه بر اینکه تا اهنگی پخش میشه  دستاتو تکون میدی ونانای میکنی و وسطش دست دسی هم میکنی. یاد گرفتی که نازی کنی. تا بهت میگیم روژینا نازی کن دسته کوچولوتو به صورته منو بابا میکشی و نازی میکنی وبا هر بار گفتنه نازی تکرارش میکنی.افرین دختر مهربونمتشویق

امشب هم یه چیز دیگه یاد گرفتی وبابا بهت یاد دادههورا الو کردن رو یاد گرفتی عشقم تا بهت میگیم روژینا الو کن. تلفن یا موبایله اسباب بازیتو  سمت گوشت میبری و مثلا داری با تلفن حرف میزنی. افرین دخمله ناز مامانتشویق قبلا که دست میزدی صدا نمیداد اما الان صدا میده وصداش هم برای مامان خیلی دلنشینه شیرینکمچشمک اگه یه چیزی دستت باشه وبهت بگیم بده خیلی خانمانه بهمون میدیش و میذاریش تو دستمونتشویق. اگه من یا مامانی روسریمونو سرمون کنیم میفهمی که داریم میریم بیرون و گریه میکنی که بغلت کنیم وبا خودمون ببریمت بیشتر اوقات مامانی فاطمه یه کوچولو میبردت بیرون تا موقع رفتنش کریه نکنیلبخند.منم وقتی میخوام برم کلاس یواشکی میرم تا شما منو نبینیزبان. اما امروز صبح وقتی داشتم میرفتم منو دیدی وگریه کردی منم دیرم شده بود ومجبور بودم که زودتر برم و رفتم اما با کلی ناراحتی از اینکه تو پشت سرم گریه کردی ناراحت وقتی برگشتم  ناراحت بودی و انگار باهام قهر بودی قهر چون هر چی بهت میگفتم بیا بغلم نمیومدی وروتو برمیگردوندی وسرتو میذاشتی رو شونه مامانی فاطمه. معذرت میخوام دخترم که بخاطر کار من ناراحت شدیماچ

 

 

 http://niniweblog.com/images/smilies/cut/cut%20(1).gif

 

 

1

 

 

2

 

3

 

 

بخاطر فلش دوربین ببین چشمای قشنگت چطور باز شدهخنده

 

 

4

 

تا میذاشتمت رو سرسره تا ازت عکس بگیرم گریه میکردیناراحت

 

5

 

6

 

 

منم مجبور شدم خودم هم بشینم رو سرسره وباهم عکس بگیریم بعدشم باهم لیز خوردیم واومدیم پایینخجالت به من که خیلی حال داد شما رو نمیدونم دخترمخنده

 

7

 

7

 

http://niniweblog.com/images/smilies/cut/cut%20(1).gif

 

8

 

9

 

یه کلوچــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه خوشمــــــــــــــــــــــــــــــــزهخوشمزهماچ

 

0

 

5

 

 

نازنینم فدات بشم که میدونی عینک برای چشمه ودای سعی میکنی که بذاریش رو چشمتعینکقلبعینک

 

=-

 

=087

 

086

 

موفق نشدی که بذاریش رو چشمت داری میخوریشزبان

966

 

جااااااااااااااااااااااااااااااانم

 

964

 

اینم کار جدیدته.در حالی که نشستی پاتو میگیرینیشخند

 

3456

 

جمعه برای افطار خونه دایی محسن بابا دعوت بودیم این عکس رو هم اونجا با کلاهه مهرشاد /پسر داییه بابا/ازت گرفتمگاوچران

 

987

 

یکی از جاهایی که خیلی میری زیره میزه و دستتو هم تکیه میدیخنده

 

http://niniweblog.com/images/smilies/cut/cut%20(1).gif

 

عکسهای الو کردنت/امشب/

 

 

1

 

=9876

 

56

 

اگه دقت کنی به عکس. اب دهنت هم داره میریزهخوشمزه

 

1234

 

345

 

ا’ لــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــو.ا’ لــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــوقلبماچقلبماچ

 

http://niniweblog.com/images/smilies/love/love%20(26).gif             http://niniweblog.com/images/smilies/love/love%20(33).gif               http://niniweblog.com/images/smilies/love/love%20(27).gif               http://niniweblog.com/images/smilies/love/love%20(16).gif

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (13)

خاله محمد ماني
1 مرداد 92 10:27
سلام خانمی روزتون بخیر پسرم محمد ماني تو مسابقه نی نی شکمو شرکت کرده دوست داشتین شماره کد 392 را به شماره 20008080200 پیامک بزنید بدهید ایشالله جبران کنیم


چشم عزیزم
مهدیه
1 مرداد 92 11:50
ماشاالله دخملی چه مامانی شده!! گریه هاشو برای مامان میکنه و ژستشو تو عکسای باباش؟؟؟
نیلوفر تو خونه آستین بلند و شلوار می پوشونیش؟ من برای فاطمه تو این گرما فقط بادی می پوشونم!
بوس


اره دیگه دخملیه ما فقط مامانشو اذیت میکنه.
مهدیه جان چون شبها کولر ما تا صبح روشنه میترسم سردش بشه ومیخوام بخوابونمش لباس استین بلند وشلوار تنش میکنم. از یه طرف دیگه هم چون 4 دست وپا میره مجبورم شلوار پاش کنم چون زانوش ساییده وقرمز میشه.چند بارهم براش زانو بند بستم اما جای کشش به پاش میموند.
درسا کوچولو و مامان
1 مرداد 92 13:09
ای جونم الهی فدای الو کردنت بشم من ناناز چقدر کارهای جدید یاد گرفتی درسا که فقط دس دسی می کنه و آهنگ ماشینش را میزنه امروز که با مامان حرف میزدم خیلی گریه کردی من که از نزدیک دیدم میدونم مامان چی میگه شما دختر بد غذایی هستی و خیلی مامانت را اذیت می کنی بیچاره مامان همه اش غصه شما را میخوره خاله ای دختر خوبی شو دیگه مامانت گناه داره


خدا نکنه خاله مهربون.
عزیزم خدا کنه این کامنت بمونه و بعدا روژینا بتونه بخونه وبفهمه که شما شاهد اذیتاش بودی.بوووووووووووووووس برای خودت ودرسا جوووووووووووووووووووووووون
♥ نیم وجبی ♥
1 مرداد 92 17:37
سلام کلوچه ی خوشمزه و شیطون..
میبینم که حسابی مامانی و اذیت میکنی..
شیطنت از چشمای نازت میباره..اما خب کسری هم عین خودته..شیطون و لجباز
نیلو جان شاید بی تابی و غذا نخوردنش مال دندون باشه


واااااااای نیکو جان دیگه دارم کم میارم از بس شیطونی میکنه.این چند روز خیلی اب دهنش میریزه درست میگی شاید بخاطر دندونش باشه.بووووووووووس
زهرا
1 مرداد 92 22:13
ماشالله چه نازشدی روژیناکوچولو
8ماهگیت مبارک عزیزدلممممممم
عکسای پارک بامامان وباباخیلی قشنگ شدن


مرسی خاله جونی. ممنون از لطفتون.بووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووس
صبا خاله ی ایسا
2 مرداد 92 10:43
قربونه شیطنتات دلبریات
کوچولوی خوشمزه
همیشه به گردش
چ مامان خوشگلی
انشاالله همیشه سایتون بالاسره خوشگله باشه


مرسی صبا جونم.لطف داری.بوووووووووووووووووس
Mahro0z
2 مرداد 92 11:40
وااااااااااااای که چقد این دختر روز به روز شیرین تر میشه...

آخی...
خدا حفظش کنه براتون
واسه مامان تعریف کردم کاراشو ،بهم سفارش کرده عکساشو ببرم که ببینه...
محکم _محکم بغلش کن و ی عالمه ببوسش از طرف من...



ممنونم مهروز جان.خوشحالم کردی که کامنت گذاشتی و به یادمون هستی. مامان وخودت خیلی بهمون لطف داری. سلام برسون. چشم از طرف خودت بغلش میکنم و میچلونمش.بووووووووووووووووووووووووووووووووووس. بوووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووس
خانمی(زیبا یارم تقدیم به تو)
2 مرداد 92 13:28
خنده هاش خیلی شیرینه.براش اسپند دود کن مامان مهربون.
کاش منم یه دختری مثل روژینا داشته باشم.
زیبا یارم تقدیم به تو


ممنون عزیزم. انشالله که خدا به شما و اقایی یه دخمله ملوس بده.بووووووووووووووووووووس
هستی.
3 مرداد 92 3:14
مرسی از این که به وبم سری زدی گلمممممممممممممممممممم
خوشحال میشم باهاتون دوست شم.


خواهش میکنم عزیزم. منم از دوستی باهات خوشحال میشم.بوس
وبلاگ امید
3 مرداد 92 3:22
سلام خدا فرزندت را حفظ کنه..چشم نخوره..دوست عزیز آقا امید ما در مسابقه شرکت کرده..اگر بهش رأی بدی خوشحالمون میکنی..امیدوارم افتخار بدی...ارسال کد 821 به 20008080200 از طریق اس ام اس ...خیلی ممنون


طلوع
3 مرداد 92 16:04
سلام؛مامانش وقتی دخملکت خوابه بالاسرش چند ایه قرآن بخون ایشالا بی تابیش به آرامش تبدیل میشه؛با رنگ تیره موهاتون خیلی تغییر کردین‏!مبارک باشششه


مرسی طلوع جونم.ممنون از راهنماییت .چشم حتما میخونم. انشالله که دیگه بهونه نگیره.بوووووس
شقايق
12 مرداد 92 1:30
من عاشققققق روژين جونم
معلومه تو 1 خانواده پر از عشق داره بزرگ ميشه
ماشالاااااا


لطف داری شقایق جون. ممنون که بهمون سر میزنی
مهین 73
29 مرداد 92 22:57
ماشاالله مامانتون هم جوونه و سایش به سرتون باشه ببخشید مگه شما چند سالتونه مامانتون اینقدر جوونه


مرسی عزیزم لطف داری. اتفاقا این رو هم بهم میگن که مامان جووونه. گلم من متولد 21 شهریور 69 هستم و ماهه دیگه 23 ساله میشم.بوووووووووووووووووووس