شیطونیهای دخملی
دختر گلم تازه میفهم که هر چقدر شما بزرگتر میشی. منم دیگه نمیتونم به کارام برسم و به قوله معروف وقته سر خاروندن ندارم. و بیشتر کارارو وقتی خوابی انجام میدم. مخصوصا که کلاس هم باید برم و این مسئله هم کلی وقتمو میگیره. واسه همین یه هفته ای از اخرین پستی که برات گذاشتم میگذره. واااااااااااااااااااااااااای روژینا چند روزیه خیلی اذیت میکنی درست و حسابی شیر نمیخوری غذا نمیخوری و حتی نمیخوابی. شبها تا حدودا 2 ونیم بیداری و تا میخوام بخوابونمت گریه میکنی. منم خیلی خیلی خسته میشم و حتی بعضی اوقات گریم میگیره. و بعد از اینکه تو میخوابی از شدت خستگی فقط دلم میخواد بخوابم . شاید دوستانی که وبلاگمونو بخونن بگن چقدر من کم تحملم اما بخدا اینطور نیست کاش شما بودید و دخملی رو میدید که چطور سر هرچیزی بامن مخالفت میکنه وحتی شیر نمیخوره در حالی که گرسنه اس. اخه چرا دخترم چــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــرا. اونروز هم که مامانه درسا جون اومد خونمون اینکارا رو کردی و مامانه درسا گلی هم دید که چقدر اذیت میکنی برای شیر خوردن. چند روزیه که خیلی بد اخلاق شدی و همش گریه میکنی. همش دوست داری که پیشت بشینم تا بلند میشم گریه میکنی و خلاصه خیلی بهونه میگیری با خودم میگم شاید بخاطر دندونه بالات باشه چون همش اب دهنت میریزه . 3 روزی میشه که مامان زری و عمه جون وماهان جون رفتند مسافرت /کیش/ این چند روز که بالا نیستند بدتر شدی اخه همیشه ماهان میاد پایین یا میبرمت بالا و باهات بازی میکنه . این چند روز که نیستند خیلی بد غذا میخوری چون قبلا میبردمت بالا و عمه ندا و ماهان کلی سرتو گرم میکردند و من سوپتو بهت میدادم.حالا فردا برمیگردند خدا کنه که تو هم دست از بهونه گیری برداری نانازی. یک ساعت پیش خیلی بهونه گرفتی و با بابا بردیمت با ماشین دور زدیم تو ماشین خوابت برد بهت شیر دادم و برگشتیم خونه وهنوزم خوابی. واااااااای الانم بیدارشدی و ادامه نوشتن غیر ممکنه./ساعت21:10 2شنبه/
خوب بالاخره خوابیدی و من اومدم تا ادامه این پستو بنویسم عزیزم. 3 شب پیش با بابا ومامانی رفتیم پارک. اونجا هم طبق معمول بهونه گرفتی . این اولین پارکه شبانه ای بود که رفتی گلم. پارکه تابی داشت که برای نی نی ها بود و یه دخمل کوچولو 6 ماهه توش نشسته بود و بازی میکرد و اصلا گریه نمیکرد اما من وقتی شما رو گذاشتم توش گریه کردی ترسوی مامان.
از همه بد اخلاقی ها واذیت هات که بگذریم دلبری هایی هم داری که وقتی انجام میدیشون دلمون میخواد بخوریمت خوشمزه علاوه بر اینکه تا اهنگی پخش میشه دستاتو تکون میدی ونانای میکنی و وسطش دست دسی هم میکنی. یاد گرفتی که نازی کنی. تا بهت میگیم روژینا نازی کن دسته کوچولوتو به صورته منو بابا میکشی و نازی میکنی وبا هر بار گفتنه نازی تکرارش میکنی.افرین دختر مهربونم
امشب هم یه چیز دیگه یاد گرفتی وبابا بهت یاد داده الو کردن رو یاد گرفتی عشقم تا بهت میگیم روژینا الو کن. تلفن یا موبایله اسباب بازیتو سمت گوشت میبری و مثلا داری با تلفن حرف میزنی. افرین دخمله ناز مامان قبلا که دست میزدی صدا نمیداد اما الان صدا میده وصداش هم برای مامان خیلی دلنشینه شیرینکم اگه یه چیزی دستت باشه وبهت بگیم بده خیلی خانمانه بهمون میدیش و میذاریش تو دستمون. اگه من یا مامانی روسریمونو سرمون کنیم میفهمی که داریم میریم بیرون و گریه میکنی که بغلت کنیم وبا خودمون ببریمت بیشتر اوقات مامانی فاطمه یه کوچولو میبردت بیرون تا موقع رفتنش کریه نکنی.منم وقتی میخوام برم کلاس یواشکی میرم تا شما منو نبینی. اما امروز صبح وقتی داشتم میرفتم منو دیدی وگریه کردی منم دیرم شده بود ومجبور بودم که زودتر برم و رفتم اما با کلی ناراحتی از اینکه تو پشت سرم گریه کردی وقتی برگشتم ناراحت بودی و انگار باهام قهر بودی چون هر چی بهت میگفتم بیا بغلم نمیومدی وروتو برمیگردوندی وسرتو میذاشتی رو شونه مامانی فاطمه. معذرت میخوام دخترم که بخاطر کار من ناراحت شدی
بخاطر فلش دوربین ببین چشمای قشنگت چطور باز شده
تا میذاشتمت رو سرسره تا ازت عکس بگیرم گریه میکردی
منم مجبور شدم خودم هم بشینم رو سرسره وباهم عکس بگیریم بعدشم باهم لیز خوردیم واومدیم پایین به من که خیلی حال داد شما رو نمیدونم دخترم
یه کلوچــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه خوشمــــــــــــــــــــــــــــــــزه
نازنینم فدات بشم که میدونی عینک برای چشمه ودای سعی میکنی که بذاریش رو چشمت
موفق نشدی که بذاریش رو چشمت داری میخوریش
جااااااااااااااااااااااااااااااانم
اینم کار جدیدته.در حالی که نشستی پاتو میگیری
جمعه برای افطار خونه دایی محسن بابا دعوت بودیم این عکس رو هم اونجا با کلاهه مهرشاد /پسر داییه بابا/ازت گرفتم
یکی از جاهایی که خیلی میری زیره میزه و دستتو هم تکیه میدی
عکسهای الو کردنت/امشب/
اگه دقت کنی به عکس. اب دهنت هم داره میریزه
ا’ لــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــو.ا’ لــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــو