شبه فبل از تولد
کوچولوی ملوسم فردا شب جشن تولدته. مبارک باشه نانازم.
الان شما لالایی و منم یه ربعی میشه که از حمام اومدم . خیلی برای جشن تولدت خوشحالم دخترکم.شاید این بخاطر حسیه که خواهر وبرادر نداشتم که تو جشن تولدشون خوشحال باشم.وتمام این انرژی و هیجان و ذوق وشوق ها رو برای تو دارم.یک ماهی میشه که برای تم تولدت درگیر بودم وبیشتر کارهاشو نیمه شبا وقتی که شما لالا بودی انجام دادم وبالاخره دیشب تموم شد . فردا هم خیلی کار داریم .باید صبح با بابا بریم میوه وشیرینی بگیریم. ساعت سه ونیم هم منو مریم/دختر خالم/ باید بریم برای تزئیین رستوران. عزیزم با مریم هماهنگ کردم که برای تزئیین بیاد کمکم چون مامانی فاطمه که باید تو خونه پیشه شما بمونه.بابا هم که خودش کار داره ونمیتونه همراهیم کنه.عمه ندا هم که سرکاره////در گوشی....البته فکر کنم اگه خونه هم بود نمیومد کمکم....//// و هیچکسی نبود که کمک کنه و بالاخره به این نتیجه رسیدم که مریمو ببرم تا لااقل تو باد کردن بادکنکها کمکم کنه. راستی عزیزم دیروز که با مامانه درسا جون //درسا دردونه مامان وبابا//صحبت میکردم فهمیدم که فردا جشن تولد درسا نازی هم هست .چقدر جالب که دو تا دوست کوچولو جشن تولداشون تو یه روزه. از همینجا تولد درسای گلم رو تبریک میگم و ارزوی بهترینها رو برای خودش وخانوادش دارم.
دختر گلم تا یادم نرفته از همه خاله های مهربون که تولد روژینا جون رو پیشاپیش تبریک گفتند ممنونم و از راه دور میبوسمشون. مخصوصا خاله نازی مهربون از وبلاگ ///پرستار کودک//// که یه پست ویژه برای تبریک به شما گذاشته و خیلی بهت لطف داشته.نازی جونم منو دخملی خیلی ازت ممنونیم. خیلی پسته زیبایی بود. عسلم انشالله که بتونیم محبت ولطف خاله های گل رو برای تولدهای خودشون ونی نی های نازشون جبران کنیم عسلم
روژینا همتون رو میبوســــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه