دخملک شیطون مامان
عزیز دلم عکسهایی رو که برات گذاشتم برای امشبه.عزیزم تازگیها خیلی شیطون شدی و اصلا قابل کنترل نیستی حتی تو بغلمون هم که هستی دوست داری تکون بخوری و به همه جا سرک بکشی و و خم میشی تا جاهایی که توجه ات رو جلب کرده نگاه کنی و یا چیزی رو بگیری و دوست داری خودت رو از بفلمون بندازی پایین مدام در حاله ورجه ورجه ای نانازم.
اینو یادم رفته بود که تو وبلاگت بنویسم نفسم.تقریبا 3 هفته ای میشه که وقتی میگم نادر و بابا رو صدا میزنم شما هم سمت در رو نگاه میکنی و به در خیره میشی و منتظری که بابا بیاد تو. الهی فدای چشم انتظاریت بشم مامانی.
از صبح که از خواب بیدار میشی فقط دوست داری که سینه خیز بری و سعی میکنی که 4 دست و پا بری و هر چی که جلوت باشه رو بگیری منم اسباب بازیهات رو میذارم جلوت که باهاشون بازی کنی اماچیزی که خیلی برات جالبه و بهش توجه میکنی کنترله. عزیزم همش میگیریش تو دستت و نگاهش میکنی و درشو باز میکنی و باطری هاشو درمیاری. اگر هم ازت بگیریم سریع گریه میکنی و ما از دست شما گل دخمله شیطون نمیتونیم کانال رو عوض کنیم و گاهی اوقات شما خودتون دکمه هارو فشار میدی و کانال رو عوض میکنی. در کل فعالیتت خیلی زیاده عزیزم و ساعتهای خوابت کم . چند روزیه صبح ها خیلی زود بیدار میشی حدودا ساعت 5 یا 6 صبح ومنم هر کاری میکنم نمیخوابی و مجبورم اسباب بازیهات رو بیارم و باهاشون سرگرمت کنم و تو هم از این طرف اتاق میری اونطرف و دوباره برمیگردی و و در حالی که خودم چرت میزنم تو بازی میکنی و من منتظرم تا خسته بشی و دوباره لالا کنی و تقریبا 2 ساعتی طول میکشه تا دوباره خوابت بگیره شیطون خانم. عزیزم خیلی نگران وزنتم مطمئنم این ماه با شیطنتهات و وضعیت شیر خوردنت که خیلی کمه و دهنت رو قفل میکنی و سرت رو برمیگردونی و فعالیت زیادت وزنت بخوبی اضافه نشده البته هنوز وزنت نکردم و میترسم که بازم نمودار پایینی بره و دوباره استرس بگیرم. و من سعی میکنم که بیشتر شبها وقتی خوابی بهت شیر بدم البته شما اینقدر زرنگ هستی که بازم تو خواب روتو برمیگردونی.2 روزی میشه که میخوام باهات کار کنم تا دست دسی رو یا بگیری.قبلا که دستات رو بهم میزدم تو با مشت بهم میزدیشون گلم اما الان بازش میکنی و من بهم نزدیکشون میکنم و دست میزنم تا توهم یاد بگیری عروسکم.
عکسهای کنترل بازیه دخملک مامان
اینجا هم در کنترل رو دراوردی هم باطریهاشو شیطون