شب یلدا
عزیز دلم امسال بهترین شب یلدا برای من بود بخاطر وجود نازنینت در کنار من امسال اولین شب یلدات بود دختر نازم .یلدات مبارک خانومی.40 روزگیت مصادف شده بود با شب یلدا عزیزم.بعد از ظهر روز 5 شنبه با مامان زری رفتی حمام و ملوس بودی وبا حمام رفتن ملوس تر هم شدی. شب هم خونه ی خاله من دعوت داشتیم و حدودا ساعتای 7و نیم رفتیم .عروسکم اونجا حسابی مریم ومحمد دختر خاله وپسر خاله من باهات بازی کردندو تو هم خسته شده بودی ولی به من خیلی خوش گذشت چون تو با من بودی نازنینم/ دوستت دارم عشقم .
من که نمیتونم از اینا بخورم.فقط نگاشون میکنم
به به چه شکلاتی.نمیتونم بخورمش کهفقط باید بگیرمش تو دستمصورتم رو هم وقتی لا لا بودم وقتی مامان حواسش نبود با ناخنم که یه کوچولو بلند شده بود زخمی کردم وبعدش جیغ بنفش کشیدم وکلی مامان رو ترسوندم
مامان فدای صورتت بشه که زخمی شده کاش دستکشت رو از دستت در نمی اوردم عزیزم خیلی ناراحتم که صورت نازت اینجوری شده.مامان رو ببخش. امروز هم واسه اولین بار ناخنهای کوشولوت رو گرفتم عسلم.عاشقتم
اینم محمد که حسابی منو چلوند ومنم بجاش یه کوچولو روش خراب کاری کردم واز شیری که خورده بودم یه کم روش ریختم فدات بشم عزیزترینم دختر نازنینم