روژینا گلی تو اتاق خودش میخوابه.
عزیز دل مامانئ دختر نازم. الی مامان فدات بشه که دیگه شبها تو اتاق خودت میخوابی
عروسکم از همون شب اولی که دیگه خونه جدیدمون چیده شد در تاریخ 94/4/27 مرتب شد شما تو اتاق خودت خوابیدی و خیلی راحت با این موضوع کنار اومدی عشقم... البته قبل از اینکه به این خونه بیایم باهات در مورد اینکه دیگه باید تو خونه جدیدمون تو اتاق خودت بخوابی و با نشون دادن عکسهای کتاب داستان و کارتون های مختلف و گفتن قصه امادگیهای لازم رو بهت داده بودم و کلی بهت ذوق و شوق دادم. و شبی که میخواستی تو تختت بخوابی خیلی ذوق داشتی و بعد از شیر خوردن با شیشه و با موهام بازی کردن و بعد از کلی بوس و گفتن شب بخیر گذاشتمت رو تختت و شما هم ازم خواستی که پایین تختت بخوابم و من هم با کمال میل پذیرفتم و برات قصه گفتم و دستت رو گرفتم و شما کم کم به خواب ناز رفتی و منم بعدش رفتم تو اتاق خودمون . و صبحش وقتی بیدار شدی با شوق فراوان بهم گفتی مامان دیشب تو دوتاق هودم شابیدم و منم با گفتن صبح بخیر و بوس کردنت و بغل کردن اوردم از تختت بیرون.
واینجوری شد که دیگه دختر نازمون شبها تو اتاق خودش میخوابه و من پایین تختش میخوابم ومنتظر میمونم تا دخملی خوابش سنگین بشه ومن میرم به اتاق خودمون. این خونمون خیلی بهتره چون اتاق خوابامون خیلی بهم نزدیکه و من نگرانی از این بابت ندارم عزیزم.
خدارو شکر که این مرحله از رشدت هم به خوبی طی شد و هم من و هم خودت زیاد اذیت نشدیم گرچه من دلم خیلی برات تنگ میشه و یه کوچولو ازم دوری وقتی خواب هستی اما با مطالعاتی که از قبل داشتم فهمیدم که جدا کردنت هم روی اعتماد به نفس خودت و از همه لحاظ برات بهتره و بهترین سن برای جدا کردن همین سنه که اذیت نشی و واقعا هم همینطور بود.
جیگرم حالا که شبها تو اتاق خودت میخوابی صبحها من بخاطر دلتنگی خیلی دوست دارم زودتر بیدار بشی و محکم بغلت کنم و فشارت بدم و ببوسمت دختر ناز مامان
شب اولی که تو تختت خوابیدی قبل از اینکه خوابت بره
و وقتی که خوابت برد و مثل فرشته ها لالا کردی.
و عکسهای شب دوم که تو اتاقت خوابیدی عزیز دلم.