روژینا گلی و جشن رمضان 93
نازنینم سلام
عزیز دلم عیدت با تاخیر مبارک. سه شنبه هفته پیش 93/7/5 عیدسعید فطر بود دخترم.امسال هم ماه مبارک رمضان با حال و هوای دوست داشتنیش تموم شد .
عزیز دلم تو این ماهه مبارک تلویزیون برنامه های خیلی خوبی پخش میکنه و یکی از این برنامه ها جشن رمضانه که به نظر من امسال از برنامه های سالهای گذشته خیلی بهتر و قشنگتر بود و هر شب از هنرمندان و بازیگران و یا ورزشکاران دعوت میشد که بیان و یک پاکت انتخاب میکردند و تو اون پاکت ارزوی یه کودک یتیم بود و باید کسی که پاکت رو انتخاب میکرد براورده اش میکرد. بنظر من که ایده ی جالبی بود . امسال برای اولین بار تصمیم گرفتم که به بابا پیشنهاد بدم که ماهم بریم جشن رمضان. اونم مثله همیشه اولش برام ناز کرد . بهونه اورد که شلوغه و نمیشه و.... اما بالاخره قبول کرد. و این شد که اخرین 5 شنبه ماه رمضان 93/5/2 رفتیم به جشن و اصلا هم نمیدونستیم که مهمان اونشب کی میتونه باشه اما من خیلی خیلی دوست داشتم که عمو پورنگ باشه دخترکم چون شما واقعا دوستش داری. وقتی رسیدیم اونجا وقتی اقای احمد زاده گفت که امشب عمو پورنگ میاد کلی خوشحال شدم. و چند شب قبلش هم پنگول اومده بود و شما تا برنامه جشن رمضانو میدیدی میگفتی پندول= پنگول و دوق میکردی اونروز قبل از اینکه بریم بهت گفتم میخوایم بریم پیشه پنگول و وقتی بابایی تو مغازه ازت پرسید کجا میری شماهم گفتی پندول.
در حین اجرای برنامه و بخاطر شلوغی اذیت کردی و اصلا نمیذاشتی ازت عکس بگیرم .همین چند تا هم از بین تعداد زیادی از عکسها که تار شده بود انتخاب کرد عزیزم
اینجا نمایشگاهی بود که از تمام استانها غرفه داشت عزیزم و محصولات همون شهر رو میفروختند
عمو پورنگ و امیر محمد که از فاصله خیلی دور زوم کردم
و روژینا گلی که تشنش شده و داره اب میخوره