روژینا دنیای مامان و باباروژینا دنیای مامان و بابا، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 2 روز سن داره

دنیای مامان وبابا

روژینا و عید دیدنیها

1393/1/18 2:23
960 بازدید
اشتراک گذاری

دختر کوچولوی مامان سلامhttp://www.freesmile.ir/smiles/107919_hippie3.gif

   عزیز دلم فدات بشم نوروز امسال هم تموم شدخیال باطل . تو ایام عید ماشالله خیلی دختر خوبی بودی و باهمه خیلی خوب ارتباط برقرار میکردی و بغله همه میرفتی و من خیلی از این اجتماعی شدنت خوشحالم ملوسکمhttp://www.freesmile.ir/smiles/741219_i3vgx0n1thqkxhvy.gif. امسال عید بخاطر سردی هوا و از ترس اینکه دخملکمون مریض نشه مسافرت نرفتیمناراحت.////اما خیلی دلم هوای مسافرت رفتنو کرده اما با یه دخمل کوچولوی حساس مثل شما که خیلی زود مریض میشی ترجیح دادیم که نریم//// تو ایام عید دید و بازدید رفتیم. خدارو شکر بد نبود و سرمون اینقدر گرم بود نفهمیدیم که تعطیلات چطور تموم شد و خیلی زود سیزده بدر فرا رسیدتعجب. روز 5 فروردین بود درسا جون و مامان و باباش برای عید دیدنی اومدن خونمون. تقریبا ساعت 11 شب بود که اومدن و 12 هم رفتند و خیلی مدت کمی پیشه همدیگه بودید اما در همین مدت کلی باهم شیطونی کردید و بهم علاقه نشون میدادید مخصوصا درسای مهربون همش دوست داشت که شمارو ببوسه و بغلت میکردhttp://www.freesmile.ir/smiles/887919_kissykissy.gif. بهتره که خاطره اونشب رو با تصویر ببینی عزیز دلم

 

1

 

 تو این عکسها درسا تازه اومده بود خونمون و شماهم کفششو دیدی و دوست داشتی که پات کنیخنده. منم کفشه خودتو اوردم اما به کفشه درسا جون علاقه داشتی و ارزو جون هم کفشه درسارو پات کرد اما بعدش که درسا کفشه شمارو پات کرد شما حس مالکیت بهت دست داد دخترم و کفشه درسارو از پات در اوردی و میخواستی کفشه خودتو پات کنیقهقهه

 

2

 

ابراز محبت درسا کوچولو. داره میبوستت عزیزمhttp://www.freesmile.ir/smiles/887919_kissykissy.gif

 

3

 

مراسم کفش پا کردن دخملی هاhttp://www.freesmile.ir/smiles/489719_gigglesmile.gif. شما کفشه درسا رو پاش میکردی اونم کفش تو رو پات میکرد

 

4

 

5

 

7

 

درسا جون داره انتخاب میکنه که چی برداره وبازی کنهمتفکر

 

7

 

8

 

9

 

بخاطر این صندلی کوچولو هم ماجرایی داشتیمhttp://www.freesmile.ir/smiles/489719_gigglesmile.gif. درسا جون از صندلیت خوشش اومده بود و دوست داشت که روش بشینه اما شما تا میدیدی که درسا روش نشسته میومدی و دستتو میذاشتی پشتش و میگفتی /بو/bo  یعنی برو درسا هم دوست نداشت که بلندبشه و منو ارزو جون همش میترسیدیم که نکنه باهم دعواتون بشهنگران

 

10

 

11

 

یکم که گذشت درسا از صندلی بازی خسته شد و عروسکتو از میون حفاظ تختت کشید بیرون و من کلی از این شیطونیاش خندم میگرفتhttp://www.freesmile.ir/smiles/148319_laugh2.gif. شماهم با دقت نگاه میکردی که  چیکار میکنه

 

12

 

13

 

یکم که گذشت درسا تصمیم گرفت که از تختت بره بالا اما متاسفانه عکسشو ندارمقهقهه/ خیلی شیطونیاش و کاراش برام جالب بود خدا حفظش کنه علاوه بر این کاراش که خیلی بامزه اس خیلی دخمله با احساس و مهربونیهقلبماچ. ولی شما زیاد اهل این جور شیطونیا نیستی و بیشتر تو کار نق زدنی گریه/

 

14

 

دوباره دخترم حس مالکیت بهش دست داده و نمیذاره درسا جون با اسباب بازیهاش بازی کنه و داره ازش میگیرهhttp://www.freesmile.ir/smiles/353519_furious.gif

 

15

 

اینجا هم در حال اعتراض به منی که چرا درسا داره با وسایلم بازی میکنه و میگی ا’...

 اخرش هم وقتی دیدی درسا اسباب بازیتو نمیده اومدی بغله من و سرتو گذاشتی روی شونم و گریه کردی. مامان فدای لوس کردنت بشم دخترکم که اینقدر شما ناز داریhttp://www.freesmile.ir/smiles/258619_flirtyeyess3.gif

 

 

16

 

 

 

و این ملاقات دوستانه یکباره دیگه هم تو ایام عید اتفاق افتاد اخرین روز تعطیلات بود که ما رفتیم خونه درسا کوچولوhttp://www.freesmile.ir/smiles/113419_l0rzx8zlnx2lrhke.gif.

قبل از رفتن شما انگار خوابت میومد و تو مسیر کلی گریه کردی و منو بابارو اذیت کردی اما خدارو شکر وقتی رسیدیم خونه ارزو جون دخمل خوبی شدی و با دیدن درسا دوتا تون شیطونی کردنو شروع کردیدhttp://www.freesmile.ir/smiles/823919_e5so0w8g1gzxzzhm.gif. اول از همه سوار ماشین درسا  گله شدید و درسا هم  با شیرین زبونیش و حرفای نامفهومش یه چیزایی بهت میگفت که خیلی بامزه بود.

 

0

 

-

 

فدا ژستت بشم عروسک خانممhttp://www.freesmile.ir/smiles/676419_bighug.gif

 

=

 

0-

 

روژینازم داره بوق میزنهنیشخند. خیلی از ماشینه درسا جون خوشت اوده بود عزیزم. درسا  برخلاف شما همه وسایلاشو بهت میداد و از اینکه تو ماشینش نشسته بودی اصلا ناراحت نبودقلب

در همین حین که داشتید بازی میکردید منو ارزو جون یک لحظه رفتیم سمت کامپیوتر تا یک چیزی نشونم بده اما در همین یک لحظه غفلت شما دوتا که کنار ماشین ایستاده بودید باهم افتادید زمین و هر دوتون گریه کردید. درسا جون بخاطر حس محبتش میخواست شمارو ببوسه http://www.freesmile.ir/smiles/887919_kissykissy.gifو شمارو بغل کرد و شما هم نتونستی تعادلتو حفظ کنی و چون همدیگرو بغل کرده بودید دوتاتون باهم خوردید زمین ناراحتو سر شما هم خورد به ماشین و درسا هم خیلی گریه کرد اون لحظه ما فکر میکردیم که ممکنه فقط سر شما درد گرفته باشه و چون درسا روی شما بود شاید از ترس گریه کرد اما فرداش که با ارزو جون صحبت کردم گفت که مثل اینکه دست درسا جون زیر روژینا مونده و دستبندش رفته تو دستش و زخم شده و بخاطر همین گریه کردهگریه. شماهم گریه میکردی اما با دیدنه گریه های درسا حواست پرت شد و دوست داشتی درسارو نگاه کنی مهربونم که چرا گریه میکنهقلب. خدا رو شکر که بخیر گذشت دخملیهای شیطونhttp://www.freesmile.ir/smiles/675419_5oi8bg518prc367n.gif.

 

0=-

 

بعد از بازی با ماشین با درسا جون رفتیم تو اتاقش و باهم روی تختش نشستیدhttp://www.freesmile.ir/smiles/212919_4chsmu1.gif

 

-00-

 

-09

 

درسا جون در حال بای بای کردنهبای بای

 

234

 

داره به شماهم میگه که بای بای کنیhttp://www.freesmile.ir/smiles/289619_2nqtnp0.gif

 

1234

 

-09===

 

چقدر قشنگ به یک جا خیره شدید انگار که در حال فکر کردن هستید.امیدوارم که همیشه دوستای خوبی برای هم باشین.قلبماچماچ

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

پسندها (2)

نظرات (10)

درسا کوچولو و مامان
18 فروردین 93 10:35
به به مامانی بالاخره آپ کرد ایشالا همیشه درحال دید و بازدید باشید و هی یادتون بره خونه ما اومدین
نیلوفر/مامانه روژینا
پاسخ
اره دیگه دست از تنبلی برداشتم.خخخخخخخخخخخخ
شیرین مامان شادلین
18 فروردین 93 15:51
سلام عیدتون مبارک اییی جان عسلیی چقدر ماه شده مامانی واسه دخملییی حرف گوش کن اسپند دود کنید شادلین همش لجبازی میکنه اگه بگم به چیزی دست نزن اصلا نمیشنوهگاهی خیلی عصبی میشم ولی بعدش ماشآلله روژینا جونم خانم شده لباسهات خیلی بهت میاد عزیزم حس مالکیت میکنه ایییی جان شادلینم همین کار رو میکنه
نیلوفر/مامانه روژینا
پاسخ
مرسی عزیزم.همه بچه ها کاری میکنن که مامانا عصبانی بشن روژینا واقعا به وسایلش خیلی وابستس. احتمالا دخملیمون در اینده خسیس میشه
معصومه
18 فروردین 93 17:00
سلام عزیزم..سال نوتون مبارک.. روژینا گلی خوبه؟ دلمون حسابی برا روژینا تنگیده بود..
نیلوفر/مامانه روژینا
پاسخ
سلام گلم.ممنونم شماخوبین. گل پسری چطوره. ماهم دلمون براتون تنگ شده. تنبل شدی مامانی دیر به دیر اپ میکنی.
سمانه
18 فروردین 93 17:28
الهه
19 فروردین 93 11:02
سلام نیلوفر جون وای دخمل خوشگله ما چه خوردنی شده ماشالله با درسا جون خووب بازی میکنن اون گریه ها هم واسه اینکه چششون نزنن وگرنه درسا و روژینا دخملهای خوشگل و نانازی هستن
نیلوفر/مامانه روژینا
پاسخ
مرسی عزیزم از اینکه این همه لطف داری
آوايي ( لي لي )
19 فروردین 93 13:27
کاش يادت نرود روي اين نقطه ي پر رنگ بزرگ،.. بين ناباوري آدمها يک نفر مي خواهد که به يادت باشد،.. نکند کنج هياهو بروم از يادت..
آوايي ( لي لي )
19 فروردین 93 13:28
اي جانم خدا حفظتون كنه ... هم روژينا جون و هم درسا جون و ..... انشالله دوستي هاتون تا ابد مستدام باشه
نیلوفر/مامانه روژینا
پاسخ
ممنون عزیزم
آوايي ( لي لي )
19 فروردین 93 13:30
خداروشكر كه سيزده بدر بتون خوش گذشته .... چه بد كه گل دختر مريض شده ..... انشالله هميشه سلامت باشه
نیلوفر/مامانه روژینا
پاسخ
اره دیگه عزیزم احتمالا نحسی سیزده بود که اخرش مریض شد. ممنونم
ترنم عشق ( زهرا)
19 فروردین 93 22:35
یه عالمه ماچ برای روژینا گلی نیلوفر جون خصوصی داری
نیلوفر/مامانه روژینا
پاسخ
ممنون عزیزم
خانمی(زیبا یارم تقدیم به تو)
20 فروردین 93 19:29
دوستیشون پایدار. زیبا یارم،تقدیم به تو