روژینا دنیای مامان و باباروژینا دنیای مامان و بابا، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 24 روز سن داره

دنیای مامان وبابا

16 ماهگی شیرین تر از عسل

1392/12/27 3:32
981 بازدید
اشتراک گذاری

 دختـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــر نازم

                                             http://www.picturesanimations.com/n/numbers/87.gifhttp://www.picturesanimations.com/n/numbers/82.gif ماهگیــــــــــــــــــت مبارکقلب

 

عزیزم شرمنده میدونم که تبریکم با 4 روز تاخیرهخجالت.اما هم تو و هم دوستای وبلاگیمون که جویای حالمون هستن و با کامنتاشون اظهار لطف میکنن باید مامانو ببخشن بابت این تاخیر نسبتا 2 هفته ایخجالت. عزیزم این چند وقت اصلا وقت نمیکردم و اصلا نمیشد که بیامو اپ کنم و یا اینکه به وبلاگای دوستات برم و کلی شرمنده هم هستم. از همه ممنون و همچنین عذر خواهی هم میکنمخجالتخجالتماچ.

 خوب حالا بریم سر اینکه که چرا نشد اپ کنیم. اول از همه سخت مشغول خونه تکونی و خرید و کار بودم و هر وقت که شبها میومدم تا اپ کنم از خستگی زیادی که داشتم از خیرش میگذشتم و همش به خودم قول میدادم که صبح زودتر از شما بیدار بشم و  برات مطلب بذارم اما همیشه خواب میموندم و در طول روز هم با شیطونیهای شما اصلا نمیشه که لپ تابو روشن کنمکلافه. و از همه بدتر که اعصابمو چند وقتیه خراب کرده سرعت لپ تابه که نمیدونم چرا اینطور شده و برای کم کردن حجم یه عکس یا باز کردن یه صفحه کلی وقت و انرژی میگیره و هم اینکه حوصلمو سر میبره. احتمالا دوباره باید ویندوزشو عوض کنمیول..

تو این هفته اکثر بعد از ظهرها رفتیم خرید لباس عید عزیزمنیشخند. و 4شنبه هفته گذشته رفتیم جمهوری برای خرید لباس شما.اونجا خیلی خیلی اذیت کردی و همش دوست داشتی که خودت راه بری و بدون اینکه دستتو بگیریمکلافه. و از این طرف به اون طرف میرفتی و منم سریعا یه لباس ناناس برات انتخاب کردم و برگشتیم خونه.تو این هفته کله خونه رو ریختیم به هم.فرشا رو دادیم قالیشویی و یه خونه تکونی خیلی اساسی کردیممژه. وقتی فرشامونو برده بودند ازت میپرسدم فرشامون کو شما هم همش در جواب من میگفتی د’ د’...تعجبتعجب

تو این روزها همش دوست داشتی که کمکه من کنی و هر کاری که من میکردم تو هم انجام میدادی عسلمقلب. البته همیشه همینطور هستی و برعکس بابات../در گوشیچشمک/ اصلا تنبل نیستی مثلا وقتی لباسات عوض میکنم خودت بدون اینکه که من ازت بخوام لباستو میبری و میندازی تو مینی واش. اگه دستمالی یا کاغذی یا هرچیزی روی فرش ببینی و بدونی که جز اشغال هست. خودت میبری و میندازی توی سطل وقتی از خواب بیدار میشی بالشت و پتوتو میاری میدی به من که جمعشون کنمتشویق. یه همچین دختر مرتبی داااااااااارم منمژه

به پیشنهاد مامان درسا جون تصمیم گرفتم که برای اینکه یادم نره که چه کارایی میکنی و چه حرفایی میزنی یادداشت کنم و بعد بیامو برات بنویسم اما بازم حس میکنم که یادم میره نانازم.

دختر گلم جدیدا وقتی پی پی میکنی خیلی ناراحت میشی و سریع میای بهم میگی بوبو یعنی پی پی . و دوسشت داری که سریعا پوشکتو عوض کنم وقتی که میشورمت و میخوام پوشکتو ببندم ازت میپرسم روژینا چیکار کرده بودی شماهم میگی بو بو تعجب

و یا وقتی بسته پوشکتو نمیبینی مدام به پات اشاره میکنی ومیگی جیسش  .یه چیزی بین س وش و منظورت اینه که عوضت کنمماچ

گاهی اوقات وقتی کسی از راه پله ها رد میشه یا صدایی از بیرون میاد بهت میگم هیس و انگشتمو میذارم روی بینیم و ازت میپرسم صدای چیه. شماهم یاد گرفتی و تا صدایی از بیرون میاد دستتو میذاری روی بینیت و میگی هیش. س‚ چی...تشویقیه روز که داشتیم باهات بازی میکردیم بابا الکی عروسکتو گذاشت رو پاش و بوسش کرد و گفت خوابیده تو ساکت باش بعد دادش به من منم عروسکو بغل کردم و بهت گفتم روژینا ببین نی نی خوابیده و دستمو گذاشتم رو بینیم و یواش گفتم هیس تو هم فقط به من نگاه میکردی تا اینکه بعد از چند دقیقه باور کردی که واقعیه و ما یه نی نی دیگه رو به تو ترجیح دادیمتعجب. خیلی خیلی ناراحت شده بودی و یهو من دیدم که بغض کردی و بهت تا گفتم چیه ماماتیسوال. شروع کردی به گریه کردن و اومدی تو بغلم و عروسکو پرت کردی و گوله گوله اشکات میومدگریه.بنظرم حس حسادتت تحریک شده بود.منو ببخش عزیزم. من فکر نمیکردم که ناراحتت میکنه فقط داشتم باهات بازی میکردمخجالت

وقتی کار بدی میکنی و من دوست ندارم بهت میگم وای وای وای وای . بعدشم نچ نچ میکنم و الانم شما یاد گرفتی تا کاری میکنی و میدونی که کارت نادرسته خودت میگی وا وا وا وا وا.بعدشم نچ نچ میکنی شیرین عسلمقلب

از شعرهایی که برات میخونم اینکه که میگم روژنیا جونم نازه. جیگر مامانه. الان چند وقتیه خودت ادامش میدی عروسکم  و بهت میگم روژینا جونم شما هم میگی نائه.بعد میگم جیگره... شما هم میگی مائه. و قسمت مامانه رو مخفف میکنی عزیزدلمزبان.

نقاشی کردنو فوق العاده دوست داری و بخاطر همین چند روز پیش مامان زری برات دفتر نقاشی و یه بسته مداد رنگی خرید و شما هم همش مشغول نقاشی و خط خطی کردنی.  و یه موقع که میری مغازه بابایی میشوندت رو میز و برات ادمک میکشه و میخونه چشم چشم دو ابرو.... و شما هم یاد گرفتی و تا میخای نقاشی بکشی برای خودت میخونی ج‚ش جش تشویق

فوق العاده وسایلاتو دوست داری و اصلا دوست نداری که به کسی بدی مثلا تا ماهان ازت میخواد مدادتو بگیره داد میزنی ومیگی ما منه.ابرو

قدت ماشالله بلند شده عزیزم و به میز ارایش میرسه چند روز پیش مداد چشم رو از اونجا اوردی و به چشمت اشاره میکنی و به من میگی  جش جشتعجب

از وقتی خیلی نی نی بودی عادت داشتی که روی پای من بخوابی و من تکونت بدم و دستاتو هم بگیرم و هنوز هم این عادتو داری تا خوابت ببره و گاهی اوقات که فراموش میکنم دستتو بگیرم دستتو میاری بالا و میگی د’... و منظورت اینه که دستتو بگیرمقلب. گاهی وقتها میگم روژینا چشمانوو ببند و بخواب شماهم دستاتو میذاری روی چشمت و مثلا چشمتو میبندی. مامان فدات بشه که نمیدونی چشمت بدون کمک دست هم میتونه بسته بشه.ماچقهقهه

 

 

1

 

یه روز صبح خیلی بهونه میگرفتی ئ همش میگفتی دد. منم بردمت پارک. خیلی پارکو و مخصوصا سرسره رو دوست داری دخترکم و اصلا دوست نداشتی که برگردیم خونهقلب

 

2

 

مدام در حال دوییدن بودی و به بچه ها نگاه میکردی که چطور بازی میکنن

 

3

 

4

 

5

 

7

 

8

 

 

اینجا به قول دخملی فرشا رفتند دد.

 

=

 

11

 

دخملی ناراضی از عکس گرفتن

 

12

 

13

 

 دختر گلی مثلا داره مسواک میزنه

 

0

 

در گوشی.......... چند روز پیش که از حمام اوردمت بیرون تصمیم گرفتم یکم از جلوی موهاتو کوتاه کنم. چون اون موقع خیس بود حس کردم اندازش خوبه اما وقتی خشک شد متوجه دسته گلی که به اب دادم شدم و خیلی از موهات کوتاه شده بودخجالت. اینجاهم فردای همون شبیه که موهاتو خراب کردم ولی الان خداروشکر خوب شده و هزار ماشالله رشد موهات خوبه و گرنه اگه تا الان که نزدیکه عیده بلند نمیشد بابا منو کچل میکرد از بس که غر میزدکلافه

 

0

 

-=-0

 

=-09

 

دختر مهربونم داره نی نی شو بوس میکنهقلب. عزیزم خیلی نی نی دوست داری.وقتی بیرون میریم ونی نی ها رو میبینی کلی ذوق میکنی و می ایستی جلوشون و نگاشون میکنی حتی اگه تو کالسکه باشن هم پاتو بلند میکنی تا ببینیشونتعجب.

 

234

 

خیلی وقت بود که از این توپها که توش اب وچراغ داره دوست داشتم برات بخرم چون ماهان داره و تو تا میبینی کلی ذوق میکنی عزیزم منم امروز که باهم  رفتیم کیف و کفش بخرم تو به مغازه دیدم که دارن و برات خریدم وشماهم خیلی دوسش داریماچ

 

90

 

دختر نازم امروز رفتیم شهروند ماشاالله خیلی دخمل خوبی بودی و برخلاف دفعات قبل زیاد اذیت نکردی مامانی هم از اونجا برات یه تخم مرغ کیمدی خرید قلب

098

 

اینم عروسکیه که داخلش بوده و شماهم مدام در حال تکون دادن دست وپاشیخنده

 

 

پسندها (1)

نظرات (13)

خانمی(زیبا یارم تقدیم به تو)
27 اسفند 92 11:26
سلام.کجایی مامانی؟ببین از کی نیستی؟ 16 ماهگیه روژینا جون مبارک. چهارشنبه سوریتون مبارک. زیبا یارم،تقدیم به تو
نیلوفر/مامانه روژینا
پاسخ
خانمییییییییییی دیگه خونه تکونیم تموم شد. انشالله با یاری خدا از این تنبلی نجات پیدا میکنم و سریعتر می اپم ممنون عزیز دلم.
مامان آیسو وآیسا
27 اسفند 92 13:04
ماهگردت مبارک دخمل نازززززززز نیلوفر جوون سال نو تون پیشاپیش مبارک امیدوارم سال خوبی داشته باشید پراز سلامتی وشادی
نیلوفر/مامانه روژینا
پاسخ
مرسی عزیزم. همچنین شما
مریم
27 اسفند 92 13:31
مثل ماهی زنده مثل سبزه زیبا مثل سمنو شیرین مثل سنبل خوشبو مثل سیب خوش رنگ و مثل سکه با ارزش باشی سال نو مبارک
مامان آروین-مریم
27 اسفند 92 15:27
آتش روشن کردم و عهد کردم تا خاموش شدنش دعایت کنم میدانم به آنچه میخواهی میرسی ، چرا که من هر بار یک هیزم اضافه میکنم ! چهارشنبه سوریت مبارک
الهه
27 اسفند 92 23:34
سلام نیلوفر جون و روژینا خوشگله خوشگل خانووووم تو دل برو پیشاپیش عیدت مبارک ایشالله که روژینا ی ناز یه سال خیلی خیلی خیلی خوبی داشته باشه و تو سال نود و سه همش از شادی و سلامتیش مامانش تو وبلاگش ثبت کنه ایشالله
نیلوفر/مامانه روژینا
پاسخ
سلام عزیزم.ممنون از لطفت و دعای قشنگت. عید شماهم مبارک
سمانه
27 اسفند 92 23:51
روژینا جونم 16 ماهگیت مبارک عزیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــزم پیشاپیش سال نو رو به روژینا جونم و مامان بابای مهربونش تبریک میگمامیدوارم سال خیلی خوبی رو در کنار هم داشته باشید
نیلوفر/مامانه روژینا
پاسخ
مرسی عزیزم عید شماهم مبارک
parastoo
28 اسفند 92 9:54
hi m.r.s mansori joooooooooooonam miss delam baraton kheyli tang shode ... dige nemiyayn dokhtarone ? bache ha mighan chaharshanbe shomaro didan vali man onroz nabodam alanam js .7 hastam ba mis moghanlooooo miss ye alame booooooos vase shoma ,dokhmal khoshmeleton
نیلوفر/مامانه روژینا
پاسخ
سلام پرستو جان..ممنونم منم دلم خیلی براتون تنگ شده. متاسفانه من این ترمم دخترونه نیستم. خیلی دوست دارم که شعبه دخترونه باشم اما برنامه ریزی ها رو خانم گرجی میکنه. اره عزبزم یه جلسه جای خانم حسن پور اومدم اتفاقا سر کلاس ملیکا هم رفتم اما شما رو ندیدم عزیزم منم خیلی دوستتون دارم و دلم براتون تنگ شده ممنون از لطفت
نازی
29 اسفند 92 1:59
نیلوفر/مامانه روژینا
پاسخ
اخی گلم برای چی گریه
نازی
29 اسفند 92 2:08
نیلوفر/مامانه روژینا
پاسخ
چرااااااااااااااااااااااااااااااااا
مامان کیان کوچولو
29 اسفند 92 10:09
ای جان عزیزم 16 ماهه شدنت مبارک باشه عزیزم ..
نیلوفر/مامانه روژینا
پاسخ
ممنون خاله جونم
معصومه بارویی
3 فروردین 93 20:29
باسلام و عرض خسته نباشید وبلاگ زیبایی دارید. امید وارم دختر زیبا و خوشگلتان در پناه خداوند ودر زیرسایه ی پدرو مادرش سالم وشاداب زندگی کند برای دخترتان و شما آرزوی موفقیت میکنم.درظمن من وبلاگ دارم اگه توانستید به وبلاگ من سربزنید و نظربگذارید.[قلب
نیلوفر/مامانه روژینا
پاسخ
سلام گلم.ممنون عزیزم از لطفتون. حتما بهتون سر میزنم.
آوايي ... ( لي لي )
11 فروردین 93 19:13
// // // // // &// // // // // // // // // // // // // // // اینا سبزه ی سیزده بدره اون وسطی رو برای رسیدن تو به همه ی آرزوهات گره زدم... "13بدر مبارک عزیزم" چيه خووووووووو ميخواستم اولين نفري باشم كه بت تبريك گفتم
نیکــو
22 شهریور 93 11:54
سلام عزیزم تلگرافت و چک کن لطفا