اولین ماه رمضان گلم
عروسکم سلام
امروز اولین روز از ماه مبارک رمضان بود نانازم. اولین ماه رمضانت مبارک عسلم.اخی پارسال این موقع شما تو دلم بودی دخترکم وامسال اولین سالیه که تو این ماه در کنارمونی. یادمه پارسال بعد از افطار سریال /خداحافظ بچه/ از شبکه 3 پخش میشد. وااااااااااااااااااااای روژینا وقتی اون نی نی ها رو تو اون فیلم میدیم اینقدر دلم هواتو میکرد. دلم میخواست زودتر به دنیا بیای و بغلت کنم. پارسال این موقع بعد از ظهرها با مامانی فاطمه میرفتیم بیرون و خریدای کوچولو از سیسمونیت رو میکردیم. عزیزم همیشه موقع افطار برمیگشتیم خونه و من با کلی ذوق وشوق به بابا نشونشون میدادم.
با اینکه روزه نبودم اما هر روز موقع افطار افطاری میخوردم عسلکم. وقتی موقع افطار ربنا پخش میشد صدا تلویزیون رو زیاد میکردم ومیرفتم جلوش وایمیستادم تا تو هم گوش کنی دخترکم. اخه من خیلی ربنا موقع افطار رو دوست دارم ویاد بچه گیام میفتم یاد اون روزایی که بابا محمد /بابام/ پیشمون بود و همیشه موقع ربنا منتظر میموندم تا بیاد خونه.و منو مامانی و بابا محمد باهم افطاری میخوردیم و من باید بعد از افطار مشقامو مینوشتم و بعد از مشق مامانی فاطمه بهم دیکته میگفت. یادمه همیشه بعد از افطار باید پفک میخوردم. از بابا محمد پول میگرفتم و میرفتم میخریدم . یادش بخیر چه روزای قشنگی بود. چقدر زمانه بودن با بابام کم بود دختر نازم کاش بیشتر قدر اون لحظه هارو میدونستم. عزیز دلم فردا 10 مین سالگرد فوت بابا محمده. یعنی 16 تیر بود اما تصمیم گرفتیم بندازیم 5 شنبه که بریم سر مزارشون و مراسمشون 5 شنبه باشه بهتره نازنینم. و برای افطار هم برای یه سری از فامیلا خیراتی در نظر گرفتیم گلم. فردا کلاس نمیرم مامانی و مرخصی گرفتم.
خوشگله نازم دیگه عکس گرفتن از شما هم پروژه سختی شده. تا میبینی دوربین دستمه میای که بگیریش و اینجوری تمام عکسها بد میشه شیطونک. بازی با کنترل رو هنوز دوست داری و خیلی علاقه داری که باتریشو دربیاری و بخوری و تا ازت غافل میشیم میبینیم که با لذت فراوان مشغول باتری خوردنی. امروز متوجه شدم که وقتی داری با کنترل بازی میکنی به تقلید از منو بابا میگیریش رو به رو تلویزیون. واااااااااااااااای اینقدر خوشحال شدم قربون دختر باهوشم برم. دست دسی هم یاد گرفتی اما دستاتو مشت میکنی ویا بهم گره اشون میکنی و برات میخونیم دست دسی بالا پایین میبریشون. بنظرم خیلی خجالتی هستی چون فقط اینکارا رو جلوی من ومامانی و بابا میکنی و جلو کسای دیگه هر چقدر بهت میگیم بای بای یا دست دسی اینکارارو نمیکنی و کلی ضایعمون میکنی. عاشق اینی که دل یا زیر گلوتو ببوسم نازنینم و از ته دل میخندی. امشبم هم کلی باهم بازی و شیطونی کردیم وخندیدیم وبابا فقط نگاهمون میکرد. منم بهش گفتم بذار روژینا یه کم بزرگتر بشه شیطونیهای منم شروع میشه. اخه عزیزم کودکه درون من خیلی کودکه و خیلی خیلی فعاله.سعی میکنم بتونم هم بازیه خوبی برات باشم.
بخـــــــــــــــــــــــــــــــورمــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــت خوشمزه
فدات بشم که پاهاتو همیشه به هم گره میکنی. حتی وقتی میخوام بشورمت
دخمله ناز مامان/امشب/ مشغوله بازی/
دخملم مگه توپ خوردنیه که اینجوری دهان خوشگلتو باز کردی
تو این عکسها 4 ماه و نیمه بودی گلم. چون این عکسهارو با گوشیم گرفته بودم یادم رفته بود که برات بذارم اخی چه قشنگ تو کالسکت نشسته بودی. اما همش غر میزدی. تو عکسها هم اخم کردی.کاش بشه بازم بشینی . عروسکم وقتی تو دلم بودی خیلی دوست داشتم که تو کالسکت بشینی و باهم بریم بیرون و حتی گاهی اوقات با کالسکت تو خونه راه میرفتم و دور میزدم و میرفتم جلو اینه و بعضی وقتا از بابا میپرسیدم بهم میاد اما شما الان منو حسرت به دل گذاشتی که یه روز. فقط یه روز فقط نیم ساعت تو کالسکت بشینی و گریه نکنی و بریم بیرون. تا میذاریمت تو کالسکه چنان گریه میکنی که انگار درد داری و به هیچ وجه هم کوتاه نمیای و فقط و فقط گریـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه