روژینا دنیای مامان و باباروژینا دنیای مامان و بابا، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 24 روز سن داره

دنیای مامان وبابا

هفنمین مروارید

1392/11/1 2:29
780 بازدید
اشتراک گذاری

 ماچروژینا جونم تا این لحظه 1 سال و 2 ماه و 9 روز و 15 ساعت و38 دقیقه و33 ثانیه سن دارد.ماچ

 

عزیز دلم دختر گلم هفتمین مرواریدت مبارک باشهhttp://i3.glitter-graphics.org/pub/1034/1034653pphuepmw9c.gif.

عشقه مامان 4 شب پیش/5 شنبه/ اصلا علاقه نداشتی شیر بخوری و وقتی هم که خواب بودی همش بی تابی میکردی و تا صبح دوبارهم حالت به هم خورد و کلی نگرانمون کردیناراحت. صبحش هم بیرون روی داشتی که شدیدا نگرانت شدم و با خودم گفتم وااااااااااااااااااااااااااااااای دوباره مریضی جدید. که خدارو شکر ادامه دار نبود و همون روز بعد از ظهرش وقتی داشتم باهات بازی میکردم دیدم سومین دندونه پایین از سمت چپ اومده بیرون و الان شما 7 تا دندون داریماچ. هورااااااااااااااااااااااااااهورا

دختر نازم منم از شنبه تا حالا حسابی سرما خوردم. اول گلو درد شدید داشتم و صدام هم خیلی گرفته بود و الان تبدیل شده به یه سرماخوردگی کامل و خیلی شدیدhttp://www.freesmileys.org/smileys/smiley-sick005.gif. دکتر هم رفتم و خیلی ازت دوری کردم.سعی میکردم زیاد بغلت نکنم و حتی تو این چند روز با اینکه خیلی سخت بود صورتتو بوس نکردم و دلم خیلی برای بوسیدنت تنگ شده بودقلب. با این همه رعایتی که کردم امروز صبح وقتی از خواب بیدار شدی دیدمت که پشت سر هم عطسه کردی و ابریزش بینی شدید هم داشتیhttp://katebushforum.com/forum/public/style_emoticons/default/crysmiley1.gif.و الان هم که خوابیدی حس کردم که یکم بدنت داغه.تو خونه شربت سرما خوردگی داشتم یکم بهت دادم بلکه بیشتر از این نشه اما میدونم که باز باید چند روزی درگیر این سرماخوردگی بدجنس باشیمhttp://www.pic4ever.com/images/128fs4765852.gif. واااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااای بازهم مریضیاسترساسترساسترس. دوست دارم خودم مریض بشم اما تو نشی دخترکم اصلا طاقت دیدنه بد حالیتو ندارم.کاش سرما نمیخوردی عزیزم.از خودم خیلی ناراحتم که باعث شدم که شماهم مریض بشی. ببخش منو عروسکمhttp://s2.picofile.com/file/7267463866/heartsbeat.gif.

از یه اتفاق و دسته گله شما بگم . عزیزم من وقتی 9 سالم بود با بابا محمد و مامانی فاطمه رفته بودیم شهر بازی. منم مثله همه بچه ها خوشحال و خرسند بودم و اولین بازی که سوار شدم ماشین برقی بودخجالت. همینجور که داشتم بازی میکردم یهو خوردم به یک ماشین دیگه و اصلا نتونستم تعادلمو حفظ کنم و سرم خورد به فرمون ماشین برقی و  نصفه یکی از دندونهای جلوییم شکستابله. خدا بیامرزه بابا محمد رو. از اینکه دندونم اینجوری شده خیلی ناراحت بود. قشنگ اون لحظاتو یادمه دخترم که چقدربرای درست کردن دندونه من تو اون سن پرس و جو کرد و اخر منو پیشه یه دندانپزشکی برد که اصلا برای ترمیمش اذیت نشدمhttp://www.web-smilie.de/smilies/kranke_smilies/doctor.gif. وخیلی اسون و راحت تو یک روز دندونه من درست شد.و نصف یکی از دندونهای جلویی من الان کامپوزیته.

اینارو برای این تعریف کردم که از دسته گله شما بگم.ازبس که بدغذایی و یکبار که یه غذایی رو دوست داری منم جو گیر میشم و با کلی ترفند و سرگرمی بهت میدمhttp://www.pic4ever.com/images/91.gif. یکی از این غذاها و البته تنها غذایی که دوست داری ماکارونیه. چند شب پیش روی صندلی غذات نشسته بودی و منم با بازی بهت ماکارونی میدادم و همینطور که سرت گرم بود میخوردیhttp://www.kolobok.us/smiles/standart/popcorm1.gif. وقتی تموم شد بازهم باهات بازی کردمو و میرفتم زیر صندلی غذات و از اونجا باهات دالی بازی میکردم که در اثر یک ضربه ناگهانی توسط پای مبارک شما و از شدت درد پرت شدم روی زمینhttp://www.millan.net/minimations/smileys/rolleye.gif.خیلی درد داشتم.خیلی محکم پاتو کوبیددی تو دهن و بینیه من و خیلی احساس سوزش تو بینیم داشتمگریه. باباهم گفت اینم از دستمزدت . ببین دخترک چکار باهات میکنهعصبانی. بهر حال اونشب بی خیال این مسئله شدم. صبح وقتی از خواب بیدار شدم احساس درد تو همون دندونه کامپوزیت شده داشتم. وتا شبش خیلی بیشتر شدhttp://www.web-smilie.de/smilies/kranke_smilies/krank.gif. و با فقط با قرص مسکن اروم میشدم. فرداش شما رو گذاشتم پیشه مامان زری و با بابا رفتبم دکتر. اقای دندونپزشک گفت اینطوری پچزی مشخص نیست و باید عکس گرفته بشهاسترس. بعد از انداختن عکس از اون دندون اقای دکتر گفت که چون این دندون حساس بوده در اثر ضربه عصبش پاره شده و بخاطر جراحت داخلی و خونریزی توی لثه عفونت کرده و فعلا باید انتی بیوتیک مصرف کنی و بعد از خوب شدنه عفونت باید بیای وبرات عصب کشی کنم و روکش بکشم. هنوز هم خیلی درد دارهhttp://www.web-smilie.de/smilies/kranke_smilies/krank.gif.  خیلی میترسم از عصب کشیhttp://katebushforum.com/forum/public/style_emoticons/default/crysmiley1.gif. در هفته دیگه باید برم و انجامش بدم.اینم یکی از اتفاقات بده این چند روزه بود که فقط بخاطر خوردن 2 تا قاشق ماکارونی اتفاق افتاده.

دخملیه مامان یک دوسه رو یاد گرفتی و میگی د‚ د’هhttp://www.pic4ever.com/images/toyou.gif. وقتی ازت میپرسم چندتا انگشت داری میگی ده. وقتی بهت میگم روژینا کو به خودت اشاره میکنی و میگی. ای.قلب همش بابا رو دوست داری به اسم صدا کنی و اصلا نمیگی بابا.چون من صداش میکنم و میگم نادر شماهم میگی ناناماچ.وقتی صدایی از بیرزون میاد میگی سه چی.یعنی صدای چیهhttp://www.kolobok.us/smiles/artists/laie/Laie_97.gif. ماهان/پسر عمه/ رو صدا میکنی مامانتعجبتعجبتعجبتعجب.وقتی که خوابت بیاد و بذارمت رو پام خیلی دوست داری که پامو تکون بدم و لالا کنیماچ. وقتی تکون نمیدم و هنوز خوابت نبرده خودت سرتو تکون میدی ومنظورت اینه که تکونت بدم تا لالا کنی عشقمhttp://www.kolobok.us/smiles/he_and_she/girl_witch.gif.

 

 

1

 

 

2

 

ابراز علاقه به عروسکتخنده

 

3

 

نارنگیه بیچاره رو سوراخ کردی و دستتو کردی توشخنده

 

4

 

عزیزم این همون لباسیه که مامانی زحمت کشیده و برای ماهگردت خریده.

 

6

 

الوبازی رو خیلی دوست داری. تو خونه گوشی رو دستت میگیری و راه میری و باخودت حرف میزنیبه من زنگ بزن

 

7

 

8

 

خیلی علاقه داری که چیزی رو بذاری روی سرت.اینجاهم جلیقه لباستو گذاشتی رو سرتتعجبخنده

 

9

 

10

 

11

 

12

 

این عکسو خیلی دوست دارم اما متاسفانه تار شده. روژیناز اومده تو لنز دوربینخنده

 

13

 

دخملی خوابش میاد و سرشو تکون میده که بخوابونمشقلب

 

14

 

15

 

گاهی اوقات هم موقع خواب پاهاتو میگیری بالا و بازی میکنی

 

16

 

17

 

 

پی نـــوشـــــــــــــت// دوستان عزیز ممنون که پست ها رو میخونید و کامنت میذارید . خیلی خیلی متشکر بایت یادگاریهای قشنگتون. خواستم عذر خواهی کنم بابت کامنتهای 2 پست قبل که بدون پاسخ تایید کردم. شرمنده. قول میدم که دیگه تکرار نشه. دوستتون داااااااااااارم ومیبوسمتون. ممنون از لطف و محبتتونقلبماچقلب

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (21)

الهه
1 بهمن 92 16:33
سلام نیلوفر جون گلم واقعا متاسفم بخاطر دندونت و سرما خوردگیت ایشالله وقتی بزرگ شد عوضش رو در میاد اجی روژینا خوشگل خودم عزیز دلم هفتمین دندونت رو هم تبریک میگم ناناز
نیلوفر/مامانه روژینا
پاسخ
ممنون عزیزم از ابراز همدریت. انشالله گلم. الان که خیلی اذیت میکنه. انشالله که بزرگ شه اینطور نباشه
سمانه
2 بهمن 92 12:14
مرواریدت مبارک باشه رژینا جونم
نیلوفر/مامانه روژینا
پاسخ
مرسی عزیزم
زهرا
2 بهمن 92 13:54
خصوصی
خانمی(زیبا یارم تقدیم به تو)
2 بهمن 92 14:08
هفتمین مروارید میارکت باشه روژینایی. عجب اتفاقاتی.انشالله دندونت زود خوب میشه. زیبا یارم،تقدیم به تو
نیلوفر/مامانه روژینا
پاسخ
ممنون مژگان جونم
شیرین مامان شادلین
2 بهمن 92 14:40
سلام عسلییی خیلی بزرگ شدی ملشآلله قد بلند هستی ایییییییی جان چه لباسهای خوشگلی دست مامانی درد نکنه الهییی چقدر کارهات شبیه شادلینم هست شادلین هم همه چی رو میندازه رو سرش فدات شم نازم
نیلوفر/مامانه روژینا
پاسخ
ممنون عزیزم لطف دارید. اره شیرین جونم منم وقتی وبلاگ شادلین نازی رو میخونم حس میکنم که کارهاشون شبیه همه
صبا خاله ی آیسا
2 بهمن 92 18:06
هفتمین مرواریدت مباااااااااااااااااااااارک خوشگل خاااله
نیلوفر/مامانه روژینا
پاسخ
ممنون عزیزم.بوس.بووووووووووووووووووووس
مامان منصوره
3 بهمن 92 0:54
14 ماهگیت مبارررررررررررررررررک عزیزم،وااااااااااااااای چه خرابکاری کردی خااااااااااله،نیلوفر جون النا هم سر هر دندونش علائم سرما خوردگی داشتتتتت،مروارید جدیدت مبارک،بوووووووووووووووس واسه دختر نازت،
نیلوفر/مامانه روژینا
پاسخ
ممنون عزیزم.نه منصوره جان علائمش نبود واقعا سرما خوردگی شدید بود. ممنون از محبتت
مامان روژینا
3 بهمن 92 12:50
عزیز دلم مروارید هفتمتم مبارک عسل خانومتا دندونای این نی نی ها در بیاد فک کنم مامانا همه دندوناشون بریزهخصوصا که بچه ها الان خودشونم به ریختن دندونای ماماناشون کمک می کننمواظب خودتو این دختر بلا باش مامانی
نیلوفر/مامانه روژینا
پاسخ
ممنون عزیزم. اره وقعا. از بس که ماشالله شیطون هستن. مرسی که برامون یادگاری کذاشتی از اشنایی باهاتون خوشحالم.
دخملي تنها دليل زنده بودنم...(لي لي)
3 بهمن 92 12:51
آموخته ام که خدا عشق است و عشق تنها خداست آموخته ام که وقتی ناامید می شوم خدا با تمام عظمتش عاشقانه انتظار می کشددوباره به رحمت او امیدوار شوم آموخته ام اگر تا کنون به آنچه خواسته ام نرسیدم خدا برایم بهترش را در نظر گرفته است آموخته ام که زندگی دشوار است اما من از او سخت ترم.......
persian mom
3 بهمن 92 19:47
اخی عزیزم عصب کشی درد نداره من هر ماه دارم میرم دندون پزشکی همه ی دندونامم به عصب رسیده اخی فکر کنم داره به نی نیش می می میده ارمیا که همش می می میده به عروسکاش دندونه جدید هم مبارککککککککککک اره اون عکسه که اومده جلو دوربین خیلی نازه خصوصی داری
نیلوفر/مامانه روژینا
پاسخ
ای جانم. فداش بشم که اینقدر ماهه. ببوس ارمیا جونمو. عزیزم میترسم فعلا هنوز نرفتم واسه عصب کشی.دیگه درد نداره.منم بی خیالش شدم.ممنون گلم بابت رمز
دخملي تنها دليل زنده بودنم...(لي لي)
3 بهمن 92 20:32
واي خواهر الاهي چه بد كه دندونت واسه يه قاشق ماكاروني اينجوري شد.... الان خداروشكر بهتري؟؟؟؟ روژينا جون بهتره؟؟؟؟؟ ويروسه خواهر همه گرفتم أصلاً خودت رو سرزنش نكن....عزيـــــزم چقدر پيشرفت كردي ماشالله......خواهر اين تكون دادن رو پا هم معظليه هاخدا حفظش كنه عكساش يكي از يكي خوشگل تر
نیلوفر/مامانه روژینا
پاسخ
اره عزیزم از بس که غذا نمیخوره جوگیر شدم .مرسی عزیزم فعلا که بهتریم. واقعا سخته دوستم که باید روی پا بخوابه یعنی تا چند سالگی ادامه داره
دخملي تنها دليل زنده بودنم...(لي لي)
6 بهمن 92 0:38
دلم برای نگاه هایی که میدیدند تنگ شده است..... دلم برای برای گوش هایی که میشنیدند.......،برای لبهایی که میخندیدند تنگ شده است، دلم برای سرود سارها،........برای کلاغ ها تنگ شده است، برای ارزن های کپه شده روی سنگفرش که غذای یاکریم ها میشد، برای خرده های نان پشت پنجره،که گنجشکها را میهمان میکرد، دلم برای خودم تنگ شده است....
سمیه مامان آیسا
7 بهمن 92 0:33
مروارید خوشکلت مبارک عزیز دلم
نیلوفر/مامانه روژینا
پاسخ
ممنون خاله جون
نسرین
7 بهمن 92 14:17
آخی ماشاالله چقدر جیگر شدیچه عکسهای نازی
نیلوفر/مامانه روژینا
پاسخ
مرسی خاله مهربون.لطف دارید
مامان آروین-مریم
8 بهمن 92 16:34
مبارکت باشه عزیز دلم . قربون ژستت تو عکس آخری
نیلوفر/مامانه روژینا
پاسخ
ممنون خاله جونم.خدا نکنه.
مامان درین
9 بهمن 92 3:50
www.babysale1.blogfa.com/‎ ما خرید کردیم راضی بودیم به شما هم گفتیم
نیلوفر/مامانه روژینا
پاسخ
ممنون از اطلاعتون
مینا مامان روشا
9 بهمن 92 15:11
عزیزم هفتمین مرواریدت مبارک بووووووووست دارم
نیلوفر/مامانه روژینا
پاسخ
ممنونم عزیزم .ماهم دوستتون دااااااااااریم
مریم
9 بهمن 92 20:28
____________000000____________000000 __________000000000000______000000000000 ______000000000000000000__000000000000000000 ____00000000000000000000000000000000000000000 ___00000000000000██000000000██00000000000000 __000000000000000██000000000██000000000000000 _0000000000000000██000000000██0000000000000000 _0000000000000000___000000000___0000000000000000 _0000000000000000___000000000___0000000000000000 _0000000000000000___000000000___0000000000000000 _0000000000___000000000000000000000___0000000000 __000000000___000000000000000000000___000000000 ___000000000___0000000000000000000___000000000 _____000000000___000000000000000___000000000 _______00000000____00000000000____00000000 __________0000000_______________0000000 _____________0000000000000000000000000 _______________000000000000000000000 __________________000000000000000 ___________________000000000000 ______________________000000 _______________________0000 هفتمین مرواردیت مبارک..... تقدیم به شما
مامان پانیذ
15 بهمن 92 16:30
مبارک دخملی
نیلوفر/مامانه روژینا
پاسخ
ممنون عزیزم
مامان پانیذ کوچولو
16 بهمن 92 0:53
مبارک باشه عزیزم
نیلوفر/مامانه روژینا
پاسخ
مرسی خاله جون