روژینا دنیای مامان و باباروژینا دنیای مامان و بابا، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 19 روز سن داره

دنیای مامان وبابا

21 ماهگیت مبارک

1393/6/8 1:54
984 بازدید
اشتراک گذاری

عزیز ترینم دختر قشتگم ســـــــــــــــــــــــــــــــــلاممحبت

21 ماهگیت مبارک کوچولوی قشنگمبوسبغل. میدونم تبریکم باز هم با تاخیره نازنینمبوس. مامانو بابت کوتاهی کردن برای اپ کردن وبلاگت ببخشخجالت. اخه ماشالله از بس خودت شیطونی میکنی و وقتی بیداری همیشه ازم درخواست میکنی که کنارت باشم اصلا نمیرسم که اپ کنم.

شیرینم این چند وقته واقعا شیرین شدی ومن گاهی اوقات قندون صدات میکنم از بس که قندیخندونک. مخصوصا که تو صحبت کردن خیلی خیلی پیشرفت کردی و جمله های کوتاه میگی.

از صحبت های قشنگت برات مینویسم. وقتی بابا خونه نیست ازم میپرسی مامان بابا توشش و میری در میزنی و میگی نادر . یا بابا و بعد میبینی کسی  جوابتو نمیده و میای با حالت سوالی ازم میپرسی نیسش؟ وقتی صدات میکنم میگی بله و گاهی اوقات هم یادت میره و میگی هان و میدونم که اینو از بابا یاد گرفتی و اصلا دوست ندارم .محبت

وقتی باهم میریم حموم عاشق اینی که شیر اب باز باشه و جوجوتو زیر اب بشوری و وقتی من شیرو میبندم  ناراحت میشی و میگی اب باسش کن. ابو باز کن. بوس

تو لباس کردن حتما باید خودت نظر بدی و اگه لباست بابه دلت نباشه میگی زشته یا ژشته یه چیزی بین ز و ژ و عبضش تون.و اگه ازش خوشت بیاد میگی این اشنده. این قشنگه. و همیشه با لباس عوض کردنت داستانی داریم ماو گاهی اوقات گیر میدی لباس خونگیت رو برای بیرون رفتن بپوشیتعجبکچل

وقتی پیزی متعلق به خودت باشه ازم میپرسی منه. مال منه. یا مثلا وقتی میوه یا بشقاب غذامونو میبینی میگی  به هر کدوم از بشقابها اشاره میکنی ومیگی .این مامانه این بابائه و این منه.محبت

گاهی اوقات دوست داری در چیزی و یا جایی رو باز کنی و وقتی زورت نمیرسه که بازش کنی با حالت غر و گریه میگی باس نیمیشه.بوس

تلفنو برمیداری و مثلا داری با مامانی حرف میزنی و میگی الو مالان هوبی ژود بیا هابش  باش دوش. الو مامانی خوبی زود بیا  خداحافظ مواظب خودت باش و دوستت دارم. محبت

مامان بزرگم هر موقع میبیندت برات شعر میخونه و میگه جیگر مایی ماشالله. خوشگل مایی ماشالله . وقتی از شما میپرسم مامان جون چی میگه میگی جیه مالالاه. بوس

چند وقتیه چند تا کلیپ hello. how are you برات میذارم و شما هم خیلی دوست داری و تا میخوام بهت به به بدم میری صندلی کوچولوتو میاری و میگی هی یو هاوایو . و گاهی اوقات هم شعرشو برای خودت میخونی و میگی هی یو هی یو    هی یو هاوایو.محبت

ماشالله خیلی باهوشی عزیزم و خیلی زود همه چی رو یاد میگیری. مثلا چند شب پیش من به بابا  به شوخی گفتم خیلی بدی و امروز دیدم که شما به من گفتی هه یی بدی.محبت

قصه گفتن و کتاب خوندنو خیلی دوست داری و هنوز مائده رو که در سفر مشهد تو قطار دیدیم رو یادته و یه چیزایی ازش برامون تعریف میکنی. مثلا میگی مائده و دست میزنی به لپلت و فشار میدیشون و میفهمونی که لپتو فشار میداده و میگی من برو برو. یعنی بهش گفتی که برو برو . و.....

پوقتی اب یا چیزی میخوای میگی اب بیام. بجای میخوام میگی بیام.بوس

اگه بخوای با بابا جایی بری پشت سر هم میگی من بیام من بیام تا اخر بابارو راضی میکنی که با خودش ببردت عزیزم. بستنی دوست داری ومیری در فریزرو باز میکنی و بهم میگی بسی یی من. بستنی بده به من.محبت

گاهی اوقات الکی میری و در میزنی و میگی مالان در باس تون. دایی در باس تون. و اسمه تمام فامیلو میاری که در رو برات باز کننمحبت.

تو بالا و پایین رفتنه پله ها کاملا استاد شدی و از من میخوای دستتو نگیرم و میگی نرده. یعنی دستمو به نرده میگیرم. محبت

گاهی اوقات که ازت ناراحت میشم بهت میگم باهات قهرم سریع میای بوسم میکنی و میگی  ناژی مامان ناژی. نازی مامان. اونوقته که تمام دنیا ماله منه دخترک مهربونمبوس.

وقتی چیزی رو ازمون میگیری خیلی ناز میگی میسی. یا ممنونبوس.

 

                          محبتروژیـــــــنا گلیه مامان با ژستهای قشنگشمحبت

 

 

 

 

 

 

 

 

واااااااااااااااااااای فدای خنده ات بشم من که اینقدره قشنگهمحبت

 

 

وقتی میریم بیرون دوست داری که اب نبات چوبی برات بخرم. اینجا خودت ازم خواستی که ازت عکس بگیرم فندقم.محبت

 

 

 

 

 

یه بعد از ظهر تابستانی که روژینا گلی و مامان باهم رفته بودند پارکبوس

 

 

 

 

 

چون وقتی اتوبوس میدیدی خیلی دوست داشتی و همش میگفتی اوبودوس بالاخره یه روز با مامانی سوار اوتوبوس شدیم تا شما اتوبوس سوار شدن رو تجربه کنی عزیزمبغل.

 

 

 

روژینا عسل داره بسی یی میخورهخندونک

 

 

 

 

 

 و گریه ی دخملــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــیگریه

 

 

هروقت عکساتو میبینی که گریه کردی میگی گه یه. گه یه و ناراحت میشی و ادای گریه کردنو در میاری دخترک لوسه مامان.قه قهه

 

 

روژیــــــــــــــــــــــــنا گلیه ناراحتغمگین

 

 

 

یبار برات روروئکتو اوردم که سوار بشی اما برات کوچک شده بودخنده

 

 

 

 

ونی نی کوچولوی ما در حال پستونک خوردنخندونک

روژینازم چند وقتیه از نی نی های تو تلویزیون تقلید میکنی و میری روی مبل میخوابی و میگی اوئه اوئه و بعدش میگی پیتونکتعجب. قضیه پستونک هم اینه که یبار نی نی شده بودی و من رفتنم پستونک برات اوردم و دادم بهت /این عکس هم مال همون شبه/ و انگار برات عادت شده بود و خیلی از پستونک خوشت اومده بود و همش نی نی میشدی که پستونک بخوری تعجب. منم دو یا سه بار به حرفت گوش کردم و بهت دادم اما بعدش اصلا نهنهنهو الانم خدارو شکر کم کم داره از یادت میره .

 

 

 

 واین لباسها هم به بهانه  21 مین ماهگردت برات گرفتم عزیزم. مبارکت باشه.محبت

 

 

          

 

 

واینم غدای مخصوص روژیــــــــــــــــنایی که امشب نوش جان کردی و خیلی دوست داشتیخوشمزه. /برنج کته خیلی خیلی نرم با  اب ماهیچه  و سیب زمینی و گوجه رنده شده . و گوجه خورد شده همرا با غذا و خیلی کوچولو ماست چون دوساعت از خوردن قطره اهنت نگذشته بود بخاطر همین خیلی کوچولو برات ماست در نظر گرفتم عزیزمخجالت. ///بنظرم یکم ربش زیاد بود اما خیلی خوشمزه بود///.

 

 

 

 

 

پسندها (1)

نظرات (2)

الهه
9 شهریور 93 9:58
سلام خانوم گل ماشالا جیگر خانوم خیلی بزرگتر و عاقلتر شده تبریک میگم از الان داره لباس واسه خودش انتخاب میکنه و تیپ میزنه کلللللی بوی به نیلوفر جون عزیز و روژینا گلی
مامان آینده
11 شهریور 93 14:56
salam umadi mamani? che axaye gashangi. boooooooooooooooooooooooooooos bara rojina