حرفای شبانه با نی نیم
سلام دختر نازم.الهی مامان فدات بشه.الان ساعت یک ونیم شبه که مامی داره برات مینویسه عسلم.بابا هم داره با گوشیش بازی میکنه.منم که همش دلتنگ شمام ودوست دارم بیامو برات بنویسم از روزایی که تو دلمیخوشگلم دیروز بعداز طهر با مامانی فاطمه وبابا رفتیم واسه تخت وکمد شما دخمل نازم وبا سلیقه همدیگه یه مدل خوشگل واست انتخاب کردیم و سفارش دادیم وتا 10 مهر اماده میشه و میارنش.عزیزم رنگش صورتی وکرمه ومطمئنم تو گل من هم ازش خوشت میاد نفس مامی دیگه ماشاا.. کم کم داری بزرگ میشی وتکون خوردنات بیشتر شده و وقتی لگد میزنی دل مامان میپره و مشخصه شما کجای دلم هستی قربون اون دستو پای کوچولوت بشم.جیگرم امروز باید میرفتم پیش خانم دکتر که جواب ارمایش وسونو شما عزیزم رو نشون بدم اما تعطیل بود وباید 4شنبه برم
خوب نفسم مامان دیگه بره بخوابه وشما همم تو دل مامی لالا کنی ولی جیگرم فکر کنم وقتی من میخوابم تو اذیت میشی اخه بیشتر تکون میخوری ومن همش نگرانم که نکنه جای شما خوشگل خانم بد باشه.مامان ازت معذرت میخواد اگه اذیت میشی/قربونت برم من
منو بابا میبوسیمت دختر ناز ما