صبح بخیرنفس مامان
صبح بخیر سلام به روی ماهت دخترناز مامان خوبی گلم جیگرم چرا امروز شیطونیات کم شده.مامان نگرانته نفسم الان مامانی فاطمه/مامانم/زنگ زدوگفت که واسه افطاربریم خونش وحال شما دخملی رو پرسید عزیزم مامانی خیلی دوستت داره اخه شماتنها نوه اشی وهمچنین اولین نوه.قربونت بره مامان. اخ جون امشب میرم اونجا وسایلهای تودخملی رومیبینم.مامانی فاطمه زحمت کشیده وکلی لباس خوشگلواسباب بازی واسه دخملم خریده وبرده خونشون اخه اتاقت هنوز اماده نشده نفسم.اخه میخوایم برات کاغذ دیواری جیگیلی کنیم امیدوارم توهم خوشت بیاد. راستی فرداسومین سالگرد ازدواج منو باباجونته عزیزمامان.و وارد4مین سالی میشیم که منوبابا درکنارهمیم والبته شما دخ...
نویسنده :
نیلوفر/مامانه روژینا
13:13