روژینا دنیای مامان و باباروژینا دنیای مامان و بابا، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 10 روز سن داره

دنیای مامان وبابا

روژینازی میره به مهد کودک

1394/11/19 23:22
735 بازدید
اشتراک گذاری

سلام سلام عزیز دل مامان. خوبیمحبت

قربونت بره مامان که چند روزه محصل شدی.محبت خخخخخندونک

 

 

عزیزم نازنینم توپست قبلی هم نوشته بودم که تصمیم دارم بفرستمت مهد برای اینکه حوصله ات تو خونه سر میره و بالاخره تصمیم قطعی شد و یک شب موقع خواب ازت پرسیدم روژینازی دوست داری ببرمت مهد و شما هم ذوق کردی و گفتی دوست دارم و منم بهت گفتم که زودتر بخواب و فردا صبح میریم مهد و شما کلی خوشحال شدی و تصمیمم رو هم به بابا گفتم و همون موقع هم با مامانی تماس گرفتم و گفتم که فردا به صورت ازمایشی میبرمت مهد کودک.چند تا مهد کودک رو در نظر گرفته بودم و از بینشون یکی رو که بهمون نزدیک تر بود و امکانات بهتری داشت رو انتخاب کردم.آرام

 

 

دوشنبه 28 دی 1394 ساعت هشت و نیم از خواب بیدارت کردم و بعد از خوردن صبحانه و برداشتن کیف و یک دفتر و مقداری مداد رنگی راهیه مهد شدیم چشمکو بعد از ثبت نام شما خیلی مشتاقانه وارد کلاس مخصوص سه تا چهارساله ها شدی و تو کلاس شما سه تا پسر و دوتا دختر بود که با ورود شما تکمیل شدید و سه به سه شدیدبوسچشمک. بعد از صحبت کردنت با مربیت و بای بای کردن با شما خانم معینی مدیر مهد لیست بهم داد که برای جلسه بعدی خریدهای لازمت رو انجام بدم و بهم گفت که بیام خونه و چون روز اوله ساعت 11 بیام دنبالتآرام. منم اومدم بیرون و یه سری کارهای بانکی و کارهای فروش خونه رو داشتم که با بابا انجام دادم و حدودا ساعت یازده با بابا اومدیم دنبالت و کلی از بودن تو مهد خوشحال بودی و شیر و کیکت رو هم خورده بودی و موقع اومدن بهم گفتی که کاش بیشتر میموندممحبتبغل.البته هدف اصلیه من از بردن شما به مهد کودک اینه که در کنار همسن و سالهای خودت قرار بگیری و همبازی داشته باشی عزیز دلم . بخاطر همین یک روز در میون میبرمت و روزهای زوج میری . ازساعت 9 تا 12.همیشه هم خواب میمونی و بیدار شدن اونم صبح زود خیلی برات مشکله عروسکم و اول صبح بی حوصله ای.محبت

 

 

این اولین تجربه ی مهد رفتنت به تنهایی بود عزیزم . چون قبل از این همیشه با هم تو کلاسهای مادر و کودک شرکت میکردیم.روژینا گلیه من تو سن سه سال و دوماه و هفت روزگی اولین بار رفتی مهد گلم.

 

 

 

 

 

 

اسم مهد کودکت ماهریزک هست . این دفتر گزارش کار روزانه است که تو مهد انجام میدی و تکالیف و اموزشهایی هست که باید در منزل انجام بشه و مربیتون همیشه برای مامانها یادداشت میزاره.محبت

 

 

 

 

 

 

اولین شعری که تو مهد یاد گرفتیبوس

 

 

 

 

 

 

وسایلی که برای مهد لازم داشتی و برات خریدم .

 

 

 

 

 

 

جلسه ی دوم مهدت وقتی اومدم دنبالت کمی تو حیاط مهد بازی کردی و این عکسها مربوط به اون روزهبوس

 

 

 

 

ارزوی مامان موفقیت توست عزیزم. ان شا الله که به مدارج بالای تحصیلی و علمی برسی دختر گلم و مامان شاهد پیشرفتهات باشه عشقممحبت

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

پسندها (2)

نظرات (0)