روژینا دنیای مامان و باباروژینا دنیای مامان و بابا، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 20 روز سن داره

دنیای مامان وبابا

این چند ماه.....

سلام عزیز دل مامان. تمام دنیای مامان.خوبی عزیزم تقریبا چهار پنج ماهی میگذره از اخرین پست وبلاگت. و چند وقتی هست که نیومدم. اولین علتش رو هم نداشتن حوصله که دلیلش رو برات مینویسم و دومین دلیل هم نداشتن نت بود. عزیزم خاطرات این چند ماه رو هرچی که تو ذهنمه برات ثبت میکنم و فکر میکنم aاید این پست و ثبت این خاطره یکی از غم انگیز ترین خاطراتت تا به امروز باشه. عزیزم از اونجا برات مینویسم که ماه خرداد رو تو خونه قبلیمون که شمال بود رو گذروندیم و مشغول جمع اوری اثاثیه منزل بودیم. بیستم خرداد ماه بابا زودتر از ما اومد تهران و پیش مامان زری اینا بود و من چون هنوز ترم کاریم تموم نشده بود نتونستیم که باهاش بیایم و صبحهاباهم میومدیم خونه و مقداری ...
9 آبان 1395

سه سال و نیمگی

سلام به دختر نازم.سلام به همه کسم . سه سال و نیمگیت مبارک عشق کوچولوی مامان .هر چند خیلی دیر تبریکش رو دارم برات مینویسم و چهار روزه دیگه باید سه سال و هفت ماهگیت رو جشن بگیریم نازم..مامان رو ببخش بابت تاخیر در اپ کردن و کوتاهی کردن برای ثبت خاطراتت. الان تقریبا بعد از یک و ماه نیم اومدم به وبلاگت و سعی میکنم که اتفاقات این چند وقت رو تا حد امکان که یادم هست برات ثبت کنم عزیزم . از هر چه که بگذریم از شما نوشتن شیرینترین کار دنیاست همه کسم . اول از همه از ماه اردیبهشت شروع کنیم که دوازدهم روز معلم بود و دهم اردیبهشت از طرف موسسه به عنوان رود معلم مارو به یک گردش دسته جمعی همراه باهمکارام دعوت کردند و من هم دلم نیومد که تنها برم و بخاطر...
18 خرداد 1395

سال جدید .سال 95

سلام به عزیز دردونه ی خودم.دختر گلم عزیز دلم سال نو شماهم مبارک عشق جانم عزیزم امسال عید برامون یه فرقی با سالهای دیگه داشت و اونم دور بودن از خانواده و فامیلها بود برای همین در اولین ساعات سال جدید عازم سفر به تهران شدیم عزیزم .شب عید مامانی خونمون بود و بعد از شام مخصوص شب عید که سبزی پلو وماهی بود و بعد از دورهمی بودن و شب نشینی مامانی رفت خونه خودش و ماهم هفت سین رو اماده کردیم و خوابیدیم که فردا صبحش برای تحویل سال اماده بشیم. اونروز ساعت 6صبح بیدار شدم و وسایلهای باقی مونده سفر رو جمع کردم و ساعت هفت ونیم تو و بابا رو بیدار کردم و بعد از لباسهای نو پوشیدن همگی در کنار سفره هفت سین نشستیم و بعد از دعاهای خوب تقریبا ساعت هشت ص...
4 ارديبهشت 1395

عکسهای اتلیه ی 3 سال و 3 ماه و 20 روزگی روژینازی

    عزیز دلم این عکسها مربوط به تاریخ دهم اسفند 1394 وقتی سه سال و سه ماه و بیست روزه بودی میباشد عسل مامان  و خیلی تو اتلیه دختر خوبی بودی و باهامون همکاری کردی اما خندونت بسی دشوار بود و راضی به لبخند نمیشدی و خیلی جدی ژست میگرفتی اما با این حال عکسهات خوب شدند ودوستشون دارم عشقم.                                   ...
18 فروردين 1395
1